_______
رومئو در نزدیکی جایی که ژولیت را دیده بود میایستد. ناگهانی کسی را در پشت پنجره میبیند.
رومئو: او ژولیت است. به زیبایی خورشید در آسمان. به ستارگان شب نگاه میکند، در حالی که چشمانی درخشانتر از آن ستارگان دارد. پرندگانی که چشمان او را میبینند، روز و شب را اشتباه میگیرند.
ژولیت به بیرون پنجره نگاه میکند و صورتش را روی دستانش قرار میدهد. او غرق در اندیشه رومئو است.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
فکر کردم نوشته گوح نخور
😶