
شما درگیر مسائل استرسزا هستید: اخیرا اتفاقات ناخوشایندی برای شما رخ داده و به اندازه کافی شما را درگیر کرده است. شما نمیخواهید با یک مسئله جدید وارد یک چالش دیگر شوید. شما میتوانید با زمانبندی مناسب در زندگی خود چالشهایتان را مرتب و به همه رسیدگی کنید.
از بحث و واکنشهای تند اجتناب میکنید: معمولا پیش میآید که در ارتباط اولیه، شما با برخوردهای متفاوتی مواجه میشوید. این برخوردها میتواند خارج از انتظارات و حتی تصورات شما باشد. شما باید خود را برای هر واکنشی آماده سازید و روی ارائه خودتان تمرکز کنید.
از قضاوت دیگران درباره خود میترسید: احتمالا وقتی در حال ارتباط با دیگران هستید، اولین چیزی که در ذهنتان شکل میگیرد این سوال است که” الآن مردم درباره من چه فکری میکنند؟”. این مسئله باعث پرش مغزی میشود و تمرکز را مختل میکند.
عدم اعتمادبهنفس: ممکن است شما احساس کنید چیزی کمتر از افراد دارید و آنها به هر نحوی از شما برتر هستند. عدم اعتماد به نفس شجاعت برای ارتباط برقرار کردن را از بین میبرد.
ترس از طرد شدن: بعضی افراد فکر میکنند که با طرد شدن برای همیشه از جامعه رانده میشوند. شما میتوانید با یک گفتوگوی ساده متوجه شوید که این ترس از طرد شدن فقط از دور بزرگ است.
ناتوانی در عینی بودن: ممکن است شما در ارائه خود واقعیتان احساس ناتوانی کنید. شما باید روی ارائه خود تمرکز کنید زیرا عینیت شما همزمان با برقراری ارتباط شکل خواهد گرفت.
تجربه زیسته: گاهی در گذشته برای شما موقعیتی پیش آمده که حس آزاردهنده آن تا مدتها همراه شما بوده است. برای مثال ممکن است بر اساس تجربیات، حس خوبی نسبت به ورود آدمها در نقاط امنتان نداشته باشید و از رفتن ناگهانی آنها بترسید. شما باید نسبت به ناراحتیهای گذشته آگاه باشید و آن را درمان و برطرف کنید.
نداشتن اطلاعات کافی: گاهی در ارتباط با افراد احساس میکنید که دانش کافی برای صحبت کردن با افراد را ندارید.
اگر به هر دلیلی ارتباط شما با افراد شکل نگرفت اصلا نگران نباشد، بسیاری افراد دیگر برای ارتباط با شما وجود دارد. هر چه قدر بیشتر مغز خود را برای نگاه کردن به نکات مثبت آموزش دهیم، عادت به دیدن جنبههای خوب را در خود ایجاد میکنیم و در نتیجه عزت نفس ما رشد خواهد کرد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!