8 اسلاید پست توسط: ☆Dorsa☆ انتشار: 22 ساعت پیش 35 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
در این تست معروف ترین نقاش ها و آثارشان را به شما نشان میدهم.
پابلو پیکاسو: ۲۵ اکتبر ۱۸۸۱ میلادی در شهر مالاگا اسپانیا یعنی ۴ آبان ۱۲۶۰ شمسی به دنیا آمد و در سال ۸ آوریل ۱۹۷۳ در حالی که به اتفاق همسرش ژاکلین روک دوستانشان را برای صرف شام پذیرایی میکردند بر اثر حمله قلبی درگذشت. در شهر موژن فرانسه یعنی ۱۹ فروردین سال ۱۳۵۲ درگذشت. او نقاش، شاعر، طراح صحنه، پیکرتراش، گراورساز و سرامیک کار اسپانیایی و یکی از برترین و تأثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود. او به همراه ژرژ براک، نقاش و پیکرتراش فرانسوی، سبک کوبیسم را پدید آورد. از جمله آثار مشهور او میتوان به دوشیزگان آوینیون و گرنیکا اشاره کرد. پیکاسو بیشتر عمر خود را در فرانسه به سر برد. او به دلیل جستجوگری، نوآوری، پرکاری و اثرگذاری بر معاصران، یکی از مهمترین هنرمندان سده بیستم بهشمار میآید.
جوتو دی بوندونه: او در سال ۱۲۷۶ یعنی سال ۶۴۵ به دنیا آمد و در سن ۷۰ سالگی سال۱۳۳۷ یعنی ۱۸دی سال ۷۱۵ در فلورانس ایتالیا در گذشت.او نقاش، دیوارنگار و معمار سده چهاردهم ایتالیا است که سبک نقاشی گوتیک و بیزانسی وی نقطه آغازین توسعه هنر غرب بهشمار میرود. جوتو دی بوندونه در شهری نزدیک فلورانس متولد شد. اطلاعات زیادی از دوران کودکی او در دسترس نیست. احتمالاً قبل شروع حرفهای که او را به رم،پادوا،آرتزو،ریمنی،آسیزی و ناپل برد، مدتی در فلورانس کارآموزی کردهاست. تمام آثار جوتو رنگ و روی مذهبی دارند که ابتدا محرابها و سپس سقف کلیساها را مزین کردهاست. بیشتر این آثار امروزه یا بکلی از بین رفته، یا تقریباً از نو کشیده شدهاست. آثار دیگر باقیمانده را نیز نمیتوان با اطمینان به خود او نسبت داد، آنها بیشتر شبیه آثار شاگردان و پیروان او هستند.
لئوناردو داوینچی: ۱۵ آوریل ۱۴۵۲ یعنی ۲۶ فروردین سال ۸۳۱ در شهر تپهای وینچی در توسکانی، در قلمرو جمهوری فلورانس که در آن زمان تحت سلطه خاندان مدیچی بود، متولد شد و ۲ مه ۱۵۱۹ یعنی ۱۱ اردیبهشت سال ۸۹۸ در ۶۹ سالگی در گذشت. داوینچی اولین طراح هواپیما و صدها اثر معماری دیگر به است. یکی از طرحهای ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت داوینچی معروف است، کیلومترشمار و چیزهای دیگری را طراحی یا اختراع کرد و با استفاده از خط معکوس برای طراحیهای خود یادداشتهایی را نوشته است، که آنها را فقط در مقابل آینه میتوان خواند. او نقاشیهای زیادی از جمله نقاشی یحیی تعمید دهنده، نقاشی بانویی قاقم، نقاشی بانوی صخرهها و … کشیده است اما بیشترین دلیل شهرت جهانی داوینچی به خاطر نقاشیهای شام آخر و مونا لیزا است. لئوناردو اولین سالهای زندگی خود را در روستایی به نام آنکیانو در خانه مادرش سپری کرد و احتمالاً از سال ۱۴۵۷ م به بعد راهی خانه پدریاش در شهر کوچک وینچی شد و آنجا در کنار پدر، والدین پدرش و عموی خود زندگی کرد. لئوناردو دانش لاتین، هندسه و ریاضیات را زیر نظر استادان به صورت خصوصی فراگرفت. لئوناردو چند اتفاق از دوران کودکیاش را در آثارش روایت کرده است. یکی از آنها مربوط به زمانی است که یک کورکور به سمت گهوارهاش آمد و دهانش را با دم خود باز کرد. او این را به عنوان نشانهای از نوشتههای خود در آینده مربوط به این موضوع تعبیر کرد. مورد دوم در ربط با زمانی است که در حال گردش در کوهستان بود: او غاری را کشف کرد و از اینکه ممکن بود هیولای بزرگی در آنجا کمین کرده باشد میترسید، نیز کنجکاو بود بداند درون غار چه چیزهایی وجود دارد.او در یکی از یادداشتهایش مربوط به شکلگیری رودها نام شهر زادگاهش را نوشته و سپس خط زدهاست و به نظر میرسد برخی از مشاهدات خود از آبها در دوران کودکی را هم به یاد میآورد. دا وینچی اواخر عمر خود را در شهر واتیکان در ایتالیا سپری نمود مکانی که رافائل و میکل آنژ در آنجا فعالیت داشتند.
پل سران: ۱۹ ژانویه ۱۸۳۹ یعنی ۲۹ دی سال۱۲۱۷ در فرانسه متولد شد و ۲۲ اکتبر ۱۹۰۶ یعنی ۲۹ مهر سال ۱۲۸۵ در سن ۶۷ سالگی در گذشت. او از تأثیرگذارترین نقاشان مدرن فرانسوی و همچنین یکی از برجستهترین نقاشان پستامپرسیونیسم محسوب میشود. سزان را بسیاری پدر هنر مدرن مینامند. او در همهٔ زندگی هنریاش کمسخن بود و از اینرو همواره در جمع هنرمندان بیگانه بهشمار میآمد از این رو او در کهنسالی به شهرت رسید و مورد توجه قرار گرفت. پل سزان در نوزدهم ژانویه ۱۸۳۹ در شهر اکسآنپروانس در شمال باختری فرانسه زادهشد. پدرش لوئیس اگوستوس سزان بانکداری توانگر بود که هزینههای زندگی پسر هنرمندش را میپرداخت .در سالهای پایانی زندگی زناشویی سزان با همسرش ارتنس نا آرام و پرتنش بود. در سالهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۱ از او درخواسته شد که در نمایشگاه ناوابستگان پردههایش را به نمایش بگذارد . و سپس در سال ۱۹۰۶ در گذشت.
رامبراند ون ریجن:او در ۱۵ ژانویه ۱۶۰۶ یعنی ۲۵ در سال ۹۸۴ در آمستردام هلند متولد شد و در ۴ اکتبر ۱۶۶۹ یعنی ۱۶ مهر سال ۱۰۴۸ در سن ۶۳ سالگی در گذشت. رامبرانت هنرمندی بود که با ولخرجی سرنوشت خودش را نابود کرده ولی اگر او ولخرج نبود در اینصورت رامبرانتی هم وجود نداشت. رامبرانت نقاش معروف هلندی است که به سال ۱۶۰۶ در شهر لیدن به دنیا آمد و به سال ۱۶۶۹ درگذشت. نماینده بارز مکتب و سبک نقاشی هلندی و استاد سایه روشن در نقاشی است. رامبراند پسر آسیابانی از مردم لیدن بود. مادرش او را به خواندن کتاب مقدس (تورات و انجیل) ترغیب میکرد. هنگامی که به دانشگاه وارد شد اشتیاقی به آموختن دروس علمی نشان نداد. سرانجام شاگرد یکی از نقاشان محلی شد. پس از مدتی از معلم چشم پوشید و نزد خود به کار پرداخت. بیست و دو ساله بود که به آمستردام رفت و در آنجا به عنوان نقاش چهرهنگار به کار پرداخت و محبوبیتی به دست آورد. نقاش با محیط خود روابط خوبی نداشت و مردم چنانکه خود هنرمند انتظار داشت، قدردان هنرش نبودند. در سال ۱۶۵۷ با آنکه هنوز سفارشهایی برای کشیدن پردههای بزرگ به او میدادند وضع معاش هنرمند مختل شد، خانه خود را با مجموعه طرحهایی که در عمر خود گرد آورده بود فروخت و در یکی از محلههای تاریک بیرون شهر آمستردام زندگی کرد.
دیگو ولاسکوئز:۶ژوئن ۱۵۹۹ یعنی ۶ خرداد سال ۹۷۸ در اسپانیا متولد شد و ۶ اوت ۱۶۶۰ یعنی ۱۶ مرداد ۱۰۳۹ در سن ۶۱ سالگی در مادرید اسپانیا در گذشت. او نقاش اسپانیایی محبوب دربار فیلیپ چهارم بود. او به خاطر نقاشیهای پُرترهاش از دودمان سلطنتی اسپانیا، دربار واتیکان و اشراف اروپایی، به شهرت فراوانی دست یافت. در سده ۱۹ (میلادی) آثار او الگوی هنرمندان واقعگرا و دریافتگر قرار گرفت. دیهگو در سویل, اسپانیا به دنیا آمد. او فرزند اول خانواده بود. خانواده پدری دیهگو پرتغالی بودند و در دهههای قبل به اسپانیا نقل مکان کرده بودند. همانطور که در منطقه آندلوس مرسوم بود دیهگو معمولاً از نامخانوادگی مادری خود استفاده میکرد. وی در یک شرایط اجتماعی و مالی متوسط رشد کرد و از کودکی استعداد و تمایل به نقاشی را داشت. او در آتلیه پاچکو پایهها و مبانی هنر کلاسیک را آموخت و با اصول تناسبات و پرسپکتیو آشنا شد. کمکم به ادبیات هم علاقهمند شد و به دورههای هنرمندان و فرهیختگان راه پیدا کرد. را به خودش جلب کرد و در شهر سویل مشهور شد. در ۱۶۲۲ به مادرید سفر کرد او در این سفر توصیهنامه یکی از حکام مهم منطقه را به همراه داشت و حق به تصویر کشیدن پادشاه اسپانیا را نداشت. اما در مادرید دست به خلق پرتره لوئیز د گونگورا شاعر مشهور باروک اسپانیایی زد. در سال ۱۶۲۲ نقاش معروف و محبوب پادشاه در گذشت و دیهگو توسط یکی از وزرای پادشاه به نزد پادشاد احضار شد و در نهایت در ۳۰ اوت ۱۶۲۳ پادشاه اسپانیا توسط دیهگو ولاسکوئز به تصویر کشیده شد. ولاسکوئز جدای از پرترههای رسمی بیشمارش، در طی آخرین سالهای عمرش، دو عدد از بهترین ترکیببندیهای فیگوراتیو و بزرگترین شاهکارهایش را کشید. «قصه آراکنه» صحنهای از زندگی روزمره را در یک کارگاه فرشبافی بهتصویر میکشد. این اثر بهطور همزمان تصویری از داستان اساطیری یونان که بین آتنا و آراکنه اتفاق افتاد را نیز به نمایش میگذارد. در این اثر سدی میان دنیای اساطیری و واقعیت وجود ندارد. این دو مضمون در یک ترکیببندی هوشمندانه به یگانگی رسیدهاند.
واسیلی کاندینسکی: او در ۱۶ دسامبر ۱۸۶۶ یعنی ۲۵ آذر سال ۱۲۴۵ در مسکو روسیه متولد شد و ۱۳ دسامبر۱۹۴۴ یعنی ۲۲ آذر سال ۱۳۲۳ در سن ۷۷ سالگیدر فرانسه در گذشت.او یک نقاش و نظریهپرداز هنری روس بود. از آنجا که او نخستین نقاشیهای مدرن اِنتزاعی را خلق کردهاست، یکی از معروفترین و اثرگذارترین هنرمندان سده بیستم بهشمار میآید. او در سال ۱۸۹۶ برای تحصیل هنر در مونیخ، مسکو را ترک کرد. وی با خود تأثیراتی از مکتب هنری روسیهٔ آن زمان به همراه آورد که مهمترین آنها عبارتند از شمایلهای مذهبی بومی و رنگهای تند و احساس انگیز مختص هنر محلی روسیه. علاقهٔ او به فرهنگ عامه وقتی در سال ۱۹۰۸ به همراه گابریله مونتر نقاش به مورنائو-منطقهای در جنوب مونیخ در دامنهٔ رشته کوههای آلپ باواریا-نقل مکان کرد، دوباره اوج گرفت. کاندینسکی علیرغم سخنوریهایش در مورد مفاهیم انتزاعی، از کنار گذاشتن تصویرسازیهای بازنمودی ناراضی بود و همواره از این در هراس بود که مردم قادر به فهم نقاشیهای او نباشند. این تردید در تابلوی طرحی برای ترکیب بندی۲ مربوط به سال ۱۹۱۰ دیده میشود. با وجود این که این اثر انتزاعی به نظر میرسد، پر از اشکال قابل تشخیص است: پیکرهها، کوهها، موجها، درختان، خورشید و حتی گنبدهای روسی پیازی شکل کلیساها که در اینجا به گویهایی بر سر چوگان تبدیل شده و به پیکرههای موجود در پیش زمینه شبیه شدهاند. در قسمت مرکزی این اثر، تصویر دو اسب و سوارکارهای آنها دیده میشود که یکی سفید و دیگری آبی است. هدف هنرمند نقاش از کشیدن این تابلو، تنها بیان عواطف، احساسات یا حالتهای ذهنی اش نیست، بلکه تصویر کردن این نیروی عالم هستی به گونهای که وی در خود احساس میکند، موردنظر است.
کلود مونه: ۱۴نوامبر۱۸۴۰ یعنی ۲۳ آبان سال ۱۲۱۹ در پاریس متولد شد و ۵ دسامبر ۱۹۲۶ یعنی ۱۳ آذر سال ۱۳۰۵ در سن ۸۶ سالگی در ژیونی پاریس در گذشت. او از بنیانگذاران امپرسیونیسم فرانسه بود. مونه در آکادمی سوئیس و مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس تحصیل کرد. با پیسارو، رنوار، سیسلی آشنا شد؛ با مانه و کوربه نیز دیدارهایی داشت. در سال ۱۸۷۴ میلادی نخستین نمایشگاه امپرسیونیستم بر پا شد؛ مونه تا سال ۱۸۸۲ در این نمایشگاه و نمایشگاههای بعدی شرکت کرد . مجموعهٔ تابلوهای نیلوفرهای آبی را در سال ۱۸۹۹ آغاز کرد. از ۱۹۱۴ به بعد در دورهای طولانی به کشیدن چنین تابلوهایی پرداخت. در ۱۹۲۱ مجموعهای از کارهایش مورد قبول دولت واقع گردید و نارنجستان پاریس برای نگهداری آنها بازسازی شد.
مونه مهمترین نمایندهٔ امپرسیونیستم بهشمار میرود. آثار زیادی از او به جای مانده و در بسیاری از موزههای هنری مهم دنیا از آنها نگهداری میشود. مونه در ۲۰ سال پایانی عمرش از بیماری آبمروارید رنج میبرد که باعث شد تا کارهای او به دو دوره قبل و بعد از بیماری تقسیم شود. مونه در ۵ دسامبر ۱۹۲۶ در سن ۸۶ سالگی بر اثر سرطان ریه درگذشت و در گورستان کلیسای ژیورنی به خاک سپرده شد. مونه اصرار داشت که مراسم خاک سپاری او ساده برگزار شود لیکن تنها حدود پنجاه نفر در این مراسم حضور داشتند.
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
من لءوناردو داوینچی رو از همه بیشتر دوست دارم✨
من فرصت ترینم،ناظرش بودم،هه هه
مرسی که منتشر کردیییییی
جای ونگوک خالی بود🙃
البته اونقدر هم نقاش معروفی نبود
👍
ونگوگ؟! قطعا من ونگوگو از هم بیشتر دوست دارم....
فرصت؟
میشه یکی بگه فرصت یعنی چیییی؟؟؟؟
فرصت همونFirstهستش به معنای اول
کسی که اولین کامنت باشه میگه فرصت
الان من اول نشدم کامنت پایینی فرصته
فرصت