داستان ضرب المثل قشنگ ایرانی یکی از گرسنگی مرد، آن وقت دو تا دو تا نان بالای سرش می گذاشتند مرسی که با من همراهین
در روزگاران قدیم، در یک خانه مشهدی میرزا با همسرش زندگی می کردند گرچه مشهدی میرزا از لحاظ مالی در وضعیت متوسطی به سر می برد ولی زنش خیلی خسیس بود و همیشه از آینده و فقر می ترسید. به همین خاطر اصلاً غذای درست و حسابی درست نمی کرد.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
معلم مطالعاتمون خداسس😔🙃
دبیر اقتصادمون
و دبیر عربی و زبان پارسالمون