سلطان قلبم؛

سلطان قلبم تو هستی ، تو هستی ، دروازه های دلم را شکستی ، پیمان یاری به قلبم تو بستی ، با من پیوستی اکنون اگر از تو دورم ، به هر جا بر یار دیگر نبندم دلم را .

سرشارم از آرزو و تمنا ، ای یار زیبا ، از برگ گل کاغذ سازم ، نامه ای شیرین می پردازم می نویسم ، از عشقم رازم .

بعد از سلام ای دلدارم ، اولا خیلی دوست دارم ، دوم دیده بر راهت دارم ، در پایان از خدا میخوام که تو رو نگه داره برام .

‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌یادت باشد ، آنقدر زیبایی که هیچ دوربینی نمی‌تواند زیبایی‌ات را به تصویر یکشد هیچ نقاشی توان کشیدن رخسار دلربایت را ندارد و قلم قدرت نوشتن ز تو را از دست داده است. یادت باشد ؛که لبخندت همچون تیری‌ست در برابر چشمان آنکه در جست و جوی اشکت است! اری ، لبخندت ، چشمانت ، نوایت ، رایحه‌ات و هرچه که درباره‌ی توست زیباست ، و خودت مجموعه‌ای از زیبایی ها و شگفت‌انگیزی هاست.