10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Charlotte انتشار: 2 ماه پیش 41 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
امیدوارم منتشر بشه
سه هفته گذشته و هنوز سر و کله ی اون پسره پیدا نشده.
لوکاس:هویییی دوباره که عینکتو نزدی نمیبینی جلوتو؟چرا میای تو من؟
ویولت انقدر اول صبحی رو مخ من راه نرو هااا
ویولت انقدر اول صبحی رو مخ من راه نرو هااا
یقشو گرفتم اونم موهامو کشید
ویولت:هوی و.حشی موهامو ول کن
لوکاس:تو منو ول کنن. اول صبحی صداتو انداختی رو سرت
مایک:چطوری صبح انقدر انرژي برای بحث کردن دارین؟
(وضعیت 👆)
برگشتم نگاه کردم و دیدم رو مایک روی پله نشسته و داره مارو نگاه میکنه
مایک:بابا ول کنید همو فقط ۵ دقیقه تا شروع ساعت کاری مونده ها. دیرمون میشه
مایک مارو کشوند تو شرکت و بردش تو دفترمون
مایک:حالا عین ادم بشینید کار کنید.
مری:صبحتون بخیرررر. بریم امروز رو بترکونیمم یوهووو😆
ویولت:مری مثل همیشه پرانرژی ای😂
مری:البتهههه. راستی فردا که آخر هفتس دوست دارین با هم بریم کمپپ؟
مایک:ارههه من بیکارم بیاین بریمممم
النا:من که مشکلی ندارم
ویولت و لوکاس:من نمیام(باهم میگن)
برگشتم نگاش کردم. پس اگه لوکاس نمیاد من میرم
ویولت و لوکاس:پس من میام(دوباه باهم میگن)
مایک:آخر میاین یا نمیاین؟😂
مری:بسه دیگه لجبازی رو بزارید کنار پس قرار شد فردا بریممم. همه با ماشین من میریم.
و اینجوری شد که مارو بردن کمپ.
مری:صبحونتون بخیرررر. سلام کوه سلام سرسبزی سلام زندگییییی. چقدر هوا خوبهههه.
مایک:اول صبحی چقدر انرژی داری
مری:هوا به این خوبیییی. بهم انرژی میده
ویولت:پسرا، برید از پشت ماشین گاز و چادر و صندلی هارو بیارید
لوکاس:الان ما شدیم همال؟(نمیدونم همال رو درست نوشتم یا نه 😂)
مایک:بیخیال داداش بیا بریم دیگه
ویولت:ماشالله هیچ کاری هم بلد نیستی
النا:بیخیال دیگه. دخترا بیاید وسایل هارو بچینیم.
چادر رو نصب کردیم و دورش صندلی گذاشتیم
النا:تازه ساعت دوعه چیکار کنیم؟
مری:غذا آماده درست کردم بیاید بخوریم.
الحق که غذایی که مری درست کرده بود خیلی خوشمزه بود. باید اعتراف کنیم بعد از این چندسال سختی که داشتم اولین بار بود انقدر خندیدم و بهم خوش گذشت
کل روز رو داشتیم بازی میکردیم و میخندیدیم.
مری:خبببب کی امادس بریم کوه نوردی
لوکاس و ویولت:نههههه فکرشم نکن اصلا حوصله ندارم ساعت هفتهه.
یهو هردومون ساکت شدیم و به هم نگاه کردیم(وضعیت 👆)
مایک:اوهه چه هماهنگ
مری:😁😁خب پس شما دوتا برید چوب جمع کنید آتیش درست کنیم هوا داره سرد میشه
ویولت:حتما باید با این برم؟
لوکاس:کسی از تو...
مایک:خبببب دیگه بدویید برید چوب جمع کنید وقت نداریم
لوکاس:هیی داشتم حرف میزدم
مایک:من که چیزی نشنیدم☺️بدویید برید افرینن
رومو کردم اونور و رفتم تو جنگل لوکاسم اومد دنبال من
ویولت:چرا دنبال من راه میوفتی؟
لوکاس:راه من این وریه کی به تو کار داره؟
شروع کردم چوب جمع کردن. هوا فقط یکم مونده بود تاریک بشه صدای جیرجیرک ها رو میشنیدم جنگل آروم و آرامش بخش بود که یهو اون آقا گند زد تو آرامشم
لوکاس:اسکل باید چوبای خشکو جمع کنی نه تر
ویولت:به تو چههه؟ شما که سرت تو کار خودت بود.
لوکاس:نه اینکه تو خیل....
ویولت:یه دقیقه ساکتتت....به نظرت زیاد از بچه ها دور نشدیم؟بقیه کجان؟
ناظر جان خدا قوت. براش زحمت کشیدم لطفا رد نکن. ممنونم که وقت گذاشتی. موفق باشی
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
النا و مایک
النا و مایک🙃
عالیی بود
چالش : فک فک فک 🤔🤔 مری و مایک
مرسیییی برای نظرتت. احتمالا این دوتا رو هم داشته باشیم😍😁💓
واییییییییییی ادامهههههههههههههههههههههه
بریم که اگه تونستم امشب قسمت جدید رو بنویسم😂
😍😍😍😍😍
۱۲ اسلاید پست 0 مشاهده 0 لایک 0 نظر 12 دقیقه پیش
محتوا در صف بررسی است. مدت زمان انتظار بررسی بستگی به شلوغی صف بررسی دارد.
عنوان پست میم خنده دار هست
راستی عالی بود
ادمین پینن؟
عالی بود
❤️❤️
فرصت!
هورا