درمورد احساسات رایلی

اضطراب یکی از جدیدترین احساسات رایلی است که در «درون و بیرون ۲» برای نخستین‌بار معرفی می‌شود. او که یکی از شخصیت‌های حاضر در رتبه‌بندی شخصیت‌های «درون و بیرون ۲» می‌باشد رهبر احساسات جدیدی است که نمایانگر گذار رایلی به سال‌های نوجوانی هستند. مدت کوتاهی پس از معرفی، اضطراب کنترل مقر را به دست می‌گیرد و تمام احساسات اصلی رایلی را سرکوب می‌کند. «درون و بیرون ۲» اضطراب را به عنوان یک شرور به صورت انتزاعی به نمایش می‌گذارد. با این حال، در نهایت، اضطراب یاد می‌گیرد که در حس خویشتن رایلی ادغام شود؛ عملی که مستلزم رها کردن کنترل است. اضطراب یک احساس پیچیده و پویا است و در ابتدا باعث درد زیادی برای رایلی می‌شود، با این حال، نحوه‌ی نمایش او با همدلی و تأیید همراه است. در این انیمیشن به اضطراب اجازه داده می‌شود خودش نیز سفری را طی کند؛ سفری که در نهایت او را قابل تقدیرتر می‌کند. اگرچه او باعث هرج و مرج زیادی می‌شود، اما او نیز فقط سعی می‌کند بهترین کار را برای کمک به رایلی در پیمایش یک چشم‌انداز احساسی جدید انجام دهد. وجود اضطراب به این معنا نیست که رایلی اکنون باید بدون شادی وجود داشته باشد؛ در عوض، اضطراب فضایی برای رشد و تغییر رایلی ایجاد می‌کند و به او کمک می‌کند تا به شیوه‌ای جدید در جهان پیمایش کند.

شادی به عنوان رهبر احساسات اصلی معرفی شده در «درون و بیرون» در قسمت دوم هم بازمی‌گردد. اگرچه شادی در «درون و بیرون ۲» هم رهبر احساسات است، اما زمانی که اضطراب کنترل مقر احساسی رایلی را به دست می‌گیرد، او هم با سایر احساسات گرفتار می‌شود. شادی یکی از احساساتی است که بیشترین تأثیر را از معرفی اضطراب می‌گیرد، زیرا اضطراب به دنبال کنترل سلامت احساسی رایلی است. شادی باید راه خود را به مقر پیدا کند و به بازگرداندن تعادل احساسی کمک کند. داستان شادی همچنان اصلی‌ترین داستانی است که جهان «درون و بیرون» را به هم پیوند می‌دهد. آن چه شادی را در «درون و بیرون ۲» جذاب می‌کند این است که او با اضطراب اشتراکات زیادی دارد. این واقعیت که هر یک از آن‌ها باید بر انگیزه‌های خود برای کنترل احساسات رایلی غلبه کنند، به آن‌ها اجازه می‌دهد یکدیگر را درک نمایند. تماشای همکاری شادی با اضطراب برای انجام بهترین کار برای رایلی او را دوست‌داشتنی می‌کند. شادی می‌توانست به راحتی به یک احساس سمی برای مقابله با اضطراب تبدیل شود. در عوض، مهربانی او نشان می‌دهد که چرا او باید همچنان به رهبری احساسات رایلی ادامه دهد.

غم هسته‌ی اصلی «درون و بیرون» بود. به طور خاص، رابطه‌ی او با شادی بود که داستان را پیش می‌برد. در این‌جا، غم خود را تکامل داده است، همان‌طور که دوستی او با شادی نیز تکامل یافته. دیدن دوباره‌ی این دو با هم نشان می‌دهد که تا چه اندازه در کار کردن بر روی تفاوت‌هایشان پیشرفت کرده‌اند. غم نقش حیاتی در کمک به احساسات اصلی برای بازگشت به مقر و بازگرداندن تعادل به حالت احساسی رایلی ایفا می‌کند. مانند سایر احساسات، غم نیز به شدت از رایلی محافظت می‌کند. تماشای تلاش او برای محافظت از رایلی در برابر برخی از بدترین انگیزه‌هایش و عدم موفقیت او ویرانگر است. غم یک قطعه‌ی اساسی در بازسازی حس خویشتن رایلی است. بدون حضور غم به عنوان صدای عقل، ثبات کمتری در ذهن رایلی وجود خواهد داشت. «درون و بیرون ۲» نشان می‌دهد که غم قادر است در میان احساسات ذهنی رایلی به عنوان یک رهبر عمل کند.

ترس یکی از احساسات اصلی حاضر در رتبه‌بندی شخصیت‌های «درون و بیرون ۲» است که در «درون و بیرون» معرفی شد. او احساسی است که سریع و زیاد حرف می‌زند و شمایل ظاهری‌اش شبیه به یک تکه چوب است. در «درون و بیرون»، ترس توسط کمدین بیل هیدر صداگذاری شد. در دنباله، ترس زمان‌ سختی را برای سازگاری با احساسات جدید معرفی شده به رهبری اضطراب از سر می‌گذراند. ترس باید با سایر احساسات اصلی برای بازگشت به مقر پس از این که اضطراب احساسات اصلی را سرکوب و زندانی کرده است، همکاری کند. ترس در «درون و بیرون ۲» زمانی که با اضطراب مقایسه می‌شود، بسیار جذاب است. یک داستان کامل حول رابطه‌ی بین ترس و اضطراب و این که چگونه اضطراب نسخه‌ای افراطی از یک احساس انسانی سالم است، می‌توانست وجود داشته باشد. همچنان مشخص است که ترس نیز تنها بهترین منافع رایلی را در نظر دارد و هرگز نمی‌خواهد به یک احساس خارج از کنترل تبدیل شود. اضطراب باعث می‌شود ترس آرام به نظر برسد.

نفرت یکی دیگر از احساساتی است که برای اولین بار در «درون و بیرون» معرفی شد. در اولین قسمت، این شخصیت توسط میندی کالینگ صداگذاری شد که در حال حاضر در پروژه‌های دیگری مشغول است. در «درون و بیرون ۲»، نفرت نیز باید با معرفی احساسات جدیدی که با نزدیک شدن رایلی به سال‌های نوجوانی ظاهر می‌شوند، سازگار شود. همانند «درون و بیرون»، در دنباله نیز، نفرت عمدتاً بر محافظت از رایلی در برابر هر چیزی که خودش بی‌ارزش می‌داند، تمرکز دارد. نفرت هرگز استانداردهای خود را برای هیچ چیز به خطر نمی‌اندازد. نفرت از زمان معرفی‌اش در «درون و بیرون» همیشه یک احساس سرگرم‌کننده برای دنبال کردن بوده است. اگرچه او ممکن است به نظر بی‌تفاوت یا بدجنس بیاید، در واقعیت اما بر حفظ امنیت رایلی تمرکز دارد. از داستان نفرت در «درون و بیرون ۲» مشخص است که او فقط می‌خواهد به رایلی کمک کند تا حس خود را توسعه دهد. در حالی که نفرت باید به سایر احساسات اصلی در بازگشت به مقر بپیوندد، او با نشان دادن این که چقدر خوب از ویژگی‌های منحصر به فرد خود برای دور نگه داشتن رایلی از همه‌ی چیزهای ناخوشایند استفاده می‌کند، خود را متمایز می‌گرداند.

«درون و بیرون» خشم را به عنوان یکی از احساسات اصلی رایلی معرفی کرد. این شخصیت قدکوتاه، قرمز و قابل اشتعال است. او همچنین تکانشی و مستعد انفجارهای ناگهانی است. مانند سایر احساسات اصلی، خشم توسط اضطراب زندانی می‌شود و باید دوباره راه خود را به اتاق کنترل ذهن رایلی پیدا کند. وقتی او و سایر احساسات به مقر اصلی باز می‌گردند، باید تعادل را که به واسطه‌ی دوران کنترل اضطراب به هم ریخته است، به حالت پیشین بازگردانند. از آن جا که خشم همچنان بخشی از گروه احساسات اصلی است، هم‌چنان یکی از شخصیت‌های اصلی داستان می‌باشد. مانند «درون و بیرون»، در دنباله نیز مشخص است که نگرانی اصلی خشم برقراری عدالت برای رایلی است. او هرگز از اشاره به هرگونه بی‌عدالتی دریغ نمی‌کند. او دوست‌داشتنی است زیرا در تثبیت حس اعتماد به خود رایلی نقشی حیاتی دارد. اگرچه او که یکی از شخصیت‌های حاضر در رتبه‌بندی شخصیت‌های «درون و بیرون ۲» است همیشه خیلی زود عصبانی می شود، اما هرگز شکی نیست که نگرانی اصلی او این است که رایلی به بهترین چیزها برسد.

نوستالژی یک شخصیت فرعی در «درون و بیرون ۲» است و برای مدت زمانی کوتاه روی پرده‌ی نقره‌ای ظاهر می‌شود. او که یکی از شخصیت‌های حاضر در رتبه‌بندی شخصیت‌های «درون و بیرون ۲» است به عنوان یک زن کوچک و مسن با چهره‌ای مهربان و صدایی آرامش‌بخش به تصویر کشیده می‌شود. اگرچه او هنوز به طور کامل به نمایش گذاشته نشده است، نوستالژی به سایر احساسات یادآوری می‌کند که همیشه در ذهن رایلی بوده است. نوستالژی به سایر احساسات می‌گوید که رایلی هنوز به او نیاز ندارد، زیرا هنوز چیزهای زیادی از زندگی وجود دارد که رایلی تجربه نکرده است. اگرچه نوستالژی می‌گوید که هنوز به او نیازی نیست، واضح است که او بخش بسیار مهمی از چشم‌انداز احساسی رایلی را تشکیل می‌دهد. این واقعیت که او تاریخچه‌ی احساسی رایلی به یاد می‌آورد نشان می‌دهد که او همیشه بخشی از چشم‌انداز احساسی رایلی بوده است. نوستالژی راحتی و مراقبت را به نمایش می‌گذارد و راضی است که به سادگی در لحظه‌ی حاضر وجود داشته باشد در حالی که به گذشته فکر می‌کند. این مراقبت از رایلی به یادماندنی است، حتی اگر نوستالژی فقط برای یک لحظه کوتاه ظاهر شود.

خجالت یک احساس شبیه فیلی صورتی است که به ندرت صحبت می‌کند. در «درون و بیرون ۲»، خجالت وظیفه دارد رایلی را از موقعیت‌های اجتماعی ناخوشایند یا خجالت‌آور دور نگه دارد. با وجود این که او در مقایسه با سایر احساسات، بزرگ است، به وضوح سعی می‌کند خود را تا حد ممکن کوچک و دور از مرکز توجه نگه دارد. اگرچه خجالت در ابتدا با اضطراب در مسیر غلبه بر احساسات رایلی هم‌تیمی می‌شود، اما در نهایت به احساسات اصلی کمک می‌کند و آن‌ها را به جایگاه‌های درستشان بازمی‌گرداند. آن چه خجالت را جذاب می‌کند این است که او به سادگی بهترین‌ها را برای رایلی می‌خواهد و از او محافظت می‌کند. اعتماد به نفس پایین او بسیار قابل درک است. این اعتماد به نفس پایین باعث می‌شود اضطراب همواره سر خود را پایین نگه دارد و به تبع آن سر رایلی را هم، تا بتواند در راحتی بماند. تماشای تلاش او برای مقابله با اقدامات اضطراب، او را دوست‌داشتنی می‌کند. حتی زمانی که احساسات جدید در برنامه‌های اضطراب برای رایلی گرفتار می‌شوند، خجالت تمام تلاش خود را می‌کند تا رایلی و سایر احساسات را آرام و متمرکز نگه دارد.

درون و بیرون ۲» حسادت را معرفی می‌کند؛ یک احساس شیرین با چشمان بزرگ. مانند سایر احساسات جدید، او در ابتدا با گروه اصلی کنار می‌آید. حسادت به هر چیزی که می‌بیند حسادت می‌کند و بر هر چیزی که فکر می‌کند می‌خواهد آن را به دست آورد، تمرکز می‌کند؛ حتی اگر آن چیزها ویژگی‌های سایر احساسات باشند. او همیشه سریعا به نقاطی که فکر می‌کند در آن‌ها کمبود دارد اشاره می‌کند. در نهایت، تمام کار او این است که با آن چه رایلی می‌خواهد به دست آورد هماهنگ باشد و هر چیزی که او قبلاً دارد را نادیده بگیرد. در بهترین حالت، حسادت به رایلی اجازه می‌دهد تا از خود و خواسته‌ها و نیازهایش دفاع کند. با این حال، این احساس اغلب باعث می‌شود رایلی بر آن چه که ندارد تمرکز کند. تماشای رایلی که تمرکز کردن بر آن چه خاصش می‌کند را از دست می‌دهد و شروع به مقایسه کردن خودش با اطرافیانش می‌کند، ویرانگر است. حسادت نشان می‌دهد که چگونه می‌تواند یک نیروی محرک و محافظ قدرتمند برای رایلی باشد. با این حال، واضح است که بیشتر اوقات، این احساس که یکی از احساسات حاضر در رتبه‌بندی شخصیت‌های «درون و بیرون ۲» است تأثیر منفی بر رایلی دارد.