بریم یکم پیتر رو اذیت کنیم😁😉
پیتر: دیدم تو یه اتاق تاریک و سردم. اومدم پاشم که دیدم هم دستام و هم پاهام با یه طناب به یه صندلی بسته شدن😨 یه نفر داشت در رو باز میکرد...
از زبون ام جی: از وقتی با اون یارو رفتن تو قطار دیگه ازش خبری نیست. نکنه چیزیش شده باشه😨 نه اون آدم قوی ایه. مطمعنم چیزیش نشده😥
از زبان پیتر:
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
عالی بودددد
با قدرت ادامه بده✨⚡
۰...............۹............۱..........۳...........۳..........۱.........۵.........۴.........۸..........۰..............۳.............
آره متاسفانه 😔
آخه ببین من تا قسمت چهارش تقریبا تقلید کردم. بقیشو که نکردم. میشه بگی کجاهاش تقلیدیه؟؟؟؟😐
استقلال برد:)💙💙
😎👌
ببین من دوست دارم داستانتو ولی به نظرم داره یکم زیادی تقلیدی میشه 😐
مطمعنی؟😟
عالیی👍🏻👌🏻
دمت گرم
کار خوبی کردی که تونی رو وارد داستان کردی
دلم براش تنگ شده بود
ممنون ولی جلوتر یه ضد حال بزرگ داریم😢
پیتر رو اینقدر اذیت کن تا دیوانه بشه 😂😂 عالی بود آفرین
😂😂😂
ممنون