
سلام چطورین بچه ها یه موضوع بگم ادامه دادن داستان یا فصل داشتن داستان بستگی به لایک کامنت های شما داره
( اول بالا بخون ) بریم سراغ داستان از زبان متیو : تا اومدم به راشل چیزی بگم شروع کرد به حرف زدن ازبان راشل : میخواستم متیو بکشم بعد گفتم این چرا اینکار کردی برداشت مغرورانه گفت خوب کاری کردم ملکه قلبم ( * بچه این علامت خودم یعنی نویسنده * اه چندش حالم بهم خورد چه لوس مثلا مرد )
از زبان راشل : تا گفت ملکه قلبم میخواستم بزنمش اما یه فکر دیگه زد به سرم گفتم شاید نویسنده پیشنهاد بهتر داشته باشه ( :سوگل * بله : چی کارش کنم * به نظرم بزن زیر پاش : افرین عالی بود) یکی زدم زیر پاش افتاد با سر خورد تو زمین اینقدر خندیم بعد با قیافه غرور به خودم گرفتم رفتم همین طور که میرفتم یکی از پشت داد زد..................
تلافی میکنم ملکه قلبم داد زدم اولا من ملکه قلب جنابعلی نیستم دوم جرعت نداری تازه نویسنده گفت وگرنه من میخواستم بزنم تو سرت ( * چرا پای منو میکشی وسط دارم برات ^ مثلا میخوای چی کار کنی * میدمت به متیو # ای قربون دستت ^ غلط کردم ) ( من* راشل^ متیو # مارتین > کاملیا
یه سر بریم پیش مارتین و کاملیا از زبان کاملیا به مارتین گفتم این چه غلطی بود کردی ابروی من رو بردی < تنها راه فرار این بود عشقم > هالا وش کن بیا بریم متیو و راشل پیدا کنیم تا جنگ جهانی راه نیوفتاده
راستی بچه ها حرف های مارتین و کاملیا قبل از اینکه من پیشنهاد اینکه راشل بزنه به پای متیو هست و در این صورت وقتی این دوتا میبینن میرن قائم شن و همه حرف هارو میشنون و کاملیا میگه یه نقشه دارم از زبان راشل به متیو گفتم خب تو هم تلافی کن منم تلافی میکنم چند روز بعد......
از زبان کاملیا امروز قرار بریم اردو و من یه نقشه ریختم که راشل اذیت کنیم چند ساعت بعد از زبان کاملیا به مارتین گفتم تا اتاق بگیره یکی برای من و راشل یکی برای خودش و یکی هم برای متیو اتاق ها کنار هم باشه برای متیو بگو تخت دو نفره بزارن ( همه اینا جز نقشه) همه چیز به خوبی داشت پیش میرفت از اون جایی که من کاملا راشل میشناختم صد درصد کلاس های اردو رو میپیچوند و این کار نقشه من را عالی میکنه
چند روز بعد ازبان راشل کلاس های اینکه اردو رو چه گونه بگذرونه شروع شده بود و من همه پیجونده بودم اخه حوصله سر بر بود منم که از اینا بدم میاد داشتم قدم میزم که یه دفعه یه علف جلو راهم سبز شد ( متیو میگه) گفت حال ملکه قلب من چه طوره گفتم اگه یه علف جولش نباشه حالش عالی گفت اولا که من علف نیستم پادشاه قلب شما هستم (*خدایی این دیگه خیلی چندش ^ خیلیییییییییییییییی) ^ توصورتش داد زدم از پسرا متنفرمممممممممم
که یه دفع صدای جیغ کاملیا اومد که بعدش با داد گفت راشلللللللللللللللللللللللللللللللللل گفتم یا خدا دیگه اشهدم رو خوندم داشتم میرفتم متیو دنبالم اومد گفتم چی شده گفت میدونی از اینکه کلاس هارو بپیچونی بدم میاد چرا کلاس هارو پیچوندی گفتم هالا چرا اشتباه کردم ببخشید گفت نه با ببخشید این ماجرا تموم نمیشه باید مجازات بشی گفتم چه مجازاتی گفت : ........................... (پایان)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
همه تون برید به درک
وسوگل بهت تبریک میگم
خب دوستان پارت بعد گزاشتم ببخشید دیر شد دیگه امید وارم تستچی زود پخش کنه
الان قلبم منفجر میشههههههههههه😣اخه اینم جا بود کات کردی؟😐
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم✊
پارت بعدو نبینیم اروم نمیگیگیریم
میزارم چشم
خیلی خوب بود به تست های منم سر بزن😊
ممنون و حتما
پاشین بیاین اینجا کمک میخوام
کمک واسه چی همچی عالیه اره عالیه
سوگل ول کن ارین تصمیم خودش گرفت منم گرفتم
نه اینکار نکن
کمک برای خودم میخواستم که تا وقتی پیامم منتشر بشه همه چیز تموم شده
من اخر نتونستم سر از کار ارین و دایانا در بیارم
ارین کجایی توی داخل پی وی جوابم بده کجا غیب شدی یه سوال پرسیدم باید صد جا برم تا پیدات کنم
چت روم طاها
هر وقت میرم از طرفت پیامی هم نیومده😐
فقط جون هرکی دوست داری بیا روانشانسیم بده درباره ارغوان که امروز اعصاب ندارم عصری میخوام برم باهاش درس کار کنم
داداش ارین چی حل شد ارغوان با گلدون کیف دمپایی هرچی که بگی افتاد دنبال منو ارسلان اخرش داشت بیل میاورد حالا هم نمیزاره برم خونه خدا بگم جیکارت نکنه هی گفتی بهش یاد بده بشه یاد بده این تحویل گرفتیم همین که بیل نخورد توی سرم خیلیه از ساعت ۹ تا ۱۱ داشتم میدویدم نابود شدم😩😐
میگه حالا چیشده خدا بگم چیکارت نکنه
هیچی دیشب که هرچی بود بهم پرتاب کرد منم میدویدم نزدیک دو ساعت روی بهترین لباسم با خودکار نقاشی کشیده دعوامون شد میخواست گوشیم بشکنه لیوان و بشقاب شکست داشتم غذا درست میکردم زیر گاز زیاد کرد غذام سوخت اخر غذا سفارش دادم صبحی نشستم کلی ویدیو درسی گوش دادم تا به ارغوان یاد بدم توی ماشین لباسشویی اسباب بازیش اب ریخت همجا به گند کشید😩😑
از بس گفتی برو بهش یاد بده ولی ولش کن یکم بهتر از دیروز شده همش امروز توپ بازی کرد خواب رفته
ببخشید ارین خودمم نمیدونم چم شده
اعصابم بهم ریخته
ببخشید
این چند روز د.ی.و.و.ن.ه شدم هیچکدوم از کارام درست پیش نمیره😅
من پارت بعدی رو میخوام
چشم