در مورد mbti
قدم میزد خسته بود ، حتی دلش نمیخواست با کسی حرف بزند مو های سبزش را بسته بود پیراهنی سبز بر تن داشت با دامنی سیاه و سفید کفش هایش آل استار بود(😐) بر عکس همیشه امروز حتی یک زره انرژی نداشت باید با دوستش intp ( که البته یک هفته طول کشیده بود تا راضیش کند با او به باغ سبز برود) قدم میزد احساس کرد enfp): intp ،امروز چت ده ها؟ خیلی بیش از اندازه آرومی ...)
نگاهی تعجبی به intp انداخت و گفت :( من؟ نههه من خوبمممم ) ودوباره لبخندی دروغین بر لبش گذاشت تا intp نفهمد حالش خوب نیست ) intp:( از پشت کوه که نیومدم میدونم یه چی شده بگو بدونم چته!) Enfp :( خیلی وقت پیش با مادرم میخواستم بیام اینجا و گل وستریا رو ببینم گلی که حتی تو گرما هم رشد میکنه ! اما ( صورتش در هم رفت ) اونا من و مادر رو راه ندادن چون میگفتن ورود کودکان به این باغ ممنوعه ! مادرم با اون یارو دعواش شد او یارو من و مامان رو از صف گزاشت بیرون هر کسی که رد میشد به من چشم غره میرفت یا بد و بیراه میگفت ... از اون روز به بعد هیچ وقت به این باغ نیومدم ...
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
از روی المنتال کپی نکردی؟:|
خیلی عالی بوووووووووووود
ما پارت دو میخوایممممممممممممممممممممممم
عه منم چراغ خوابشو دارم😂
پست اولم لایک نشه؟
پستت عالی بود🛐
شماها باهم هیچوقت هیچ جا نمیرفتید.............................؟
چرا چرا چرا و چراااااااااااااا؟
ورود کودکان ممنوععععععععععع
چراااااا؟ مگه بچچچچچچچچچچچچچچچچچست؟
راستش enfp ها 20 سال از سنشون کمتر بنظر میاننننننن
کمی از داستان المنتال ( عناصر) بود ولی عالییی
پارت دووو
تصمیم گرفته ام که با دوست intp و exxp باحالای مدرسه بصورت تئاتر اجراش کنیم
فقط من با لباس سبزم دیگه بیش از حد شبیه enfp ها میشم خجالت آوره
عجیبه enfp انرژی نداشته باشه
واههههههه
تو 52 درصد دیگت entp یه و کلا exxp ها پرانرژی ترین تایپن.....
و این یکم عجیبه..... منکه هیچوقت بی انرژی نمیشم.......................................... میشه پارت 2 بزاری؟
موهای سبزش را بسته بود
داش حداقل این را نمیگفتی نمیفهمیدیم تایپ دوم من وسطه