گمشده در هاگوارتز p5

لونا لاوگود خوابید. اما لونا روی تختش نشست و به نور ماه خیره شد. تنها چیزی که آرامش میکرد روشنایی ماه بود درست مثل اسمش. اما او چیزی را فراموش کرده بود، پروفسور لوپین را. با دیدن ماه یادش افتاد که آن شب ماه کامل است و این یعنی، آن شب پروفسور لوپین گرگینه میشود. پس باید برای دیدار او صبر میکرد، اما اگر او همینطوری میرفت سراغ او و میگفت که سیریوس بی گناه است، قطعا لوپین او را باور نمیکرد. پس اول باید میرفت سراغ هری.

اما او باید اول دامبلدور راضی میکرد تا نکند مثل آلبوس و اسکورپیوس یک واقعیت جایگزین به وجود بیاورد. ولی او باید کارهایی را انجام میداد که مهم بودند، مثلا جلوگیری از قدرت گیری ولدمورت. اما اگر نمیتوانست چه؟ آینده ی دنیای جادوگری در دست او بود. همان طور که به این چیز ها فکر میکرد خوابش برد.

صبح روز بعد: لونا با صدای دوستش بیدار شد، ردایش را پوشید و باتوجه به راهنمایی ارشد ریونکلا به سمت کلاس معجون سازی رفت و در آنجا هم به خاطر نداشتن پاتیل و کتاب ۱۰ امتیاز از ریونکلا کم شد. روز تحصیلی سختی را سپری کرد. تا اینکه شب به دیدن دامبلدور رفت.

وقتی وارد شد با ناراحتی گفت: پروفسور، قرار بود امروز شما با من بریم پیش والدینم و بعد با پروفسور اسنیپ برم به کوچه دیاگون اما... دامبلدور به میان حرفش پرید و گفت: آروم باش دوشیزه واتسون. معذرت میخوام که به قولم عمل نکردم اما به نظرم رسید که شما رو بسنجم. حالا که چنین ادعایی دارید میتونید چند حقیقت که هیچ کس نمیدونه رو بهم بگید؟ لونا گفت: من در مورد دوستی شما و گریندل والد وقتی ۱۶ ساله بودید خبر دارم، درمورد درگیری او و شما و برادرتون ابرفورت هم خبر دارم که ...

منجر به کشته شدن خواهرتون آریانا شد. درباره ی علت زندانی شدن پدرتون پرسیوال هم خبر دارم. اینکه هرماینی گرنجر هم امسال یه زمان برگردون داره هم خبر دارم. از پیشگویی ای که سبیل تریلانی نزد شما درباره ی هری پاتر و لرد ولدمورت کرده هم خبر دارم. و اینکه چوبدستی شما ابر چوبدستیه. بسه یا بازم بگم؟

دامبلدور جواب داد: خب، با چیزهایی که تو میدونی، هرکسی بتونه ذهنتو بخونه از آینده باخبر میشه، و اگر کسی که اینکارو بکنه جزو مرگ خواران باشه، اتفاقات خیلی بدی میفته. پس تو باید بتونی که ذهنتو روی اشخاصی که قصد خوندن ذهنتو دارن مقاومت کنی. اما برای اینکار به چوبدستی نیاز داری. یکشنبه اولین جلسه ی تمرینت با پروفسور اسنیپه درست بعد از جلسه ات با من فردا هم که شنبه است و تعطیله. پس میتونیم فردا بریم پیش والدینتون و همچنین کوچه دیاگون.