این اولین داستان کوتاهمه
بادهایی که خاطراتت را به دستشان دادم، برگشتند.
برگشتند تا طوفانی بزرگ از خاطراتت در ذهنم درست کنند. خاطراتی که هرگز فراموش نمیشوند..
اسمت روی قلبم حک شده است و نمیتوانم کاری بکنم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
43 لایک
اولین کامنت
اولین لایک
اولین انجام
اونوقت پین نداره؟
عالی بود🐰🤍🤍🤍
---
خوشحال میشم به پستام سر بزنی🙃
چرا داری همه رو میمیرونی؟😭
حیح 🤗😅
خیلی قشنگ بود بازم از اینجور پست ها بذار🥲🫂❤️🩹
وایی ذوققق
چشممم حتمااا 🤍🤍
🫂🤌🤍
بسی زیبا و دلنشین☄...ولی چرا انقد دارک بوددددددددد:(
مرسیییی ✨️
دارک؟ نبابااا هنوز دارک ندیدیییی این عادی بودد 😂🥺
♡♡♡
ای وایییی خدا به دادمون برسه میخوای اشکمونو دراری😂💛
🤍🤍🤍🤍
دقیقاااا من خیلی سادیسمیم سر داستانام 😂
😂😂😂
وایییی خیلیییی قشنگگ بووددددهقق🥲💓🫂🎀💓
مرسیییی 🤍🤍🩶🫂✨️
واای ، احساساتم به وجد اومدد
آفرین آفرین ، خوب پیش میری همینجوری ادامه بده =>>>🎀
خوبه راضیم
چشم، ممنون 🎀
3>🌷
خیلی زیبا بود حتما ادامه بده
وواااییییی مرسیی از انگیزه خوبتتتتت
چشم حتما
قربونت زیبارو 😘
بی صبرانه منتظر داستان های بعدیتم
خدانکنه
ذوقققق حتما میسازمش 💞
با اینکه اولین داستانته اما شاهکار کردیییی🛐🛐🛐🛐🛐
اولین داستان کوتاهمه وگرنه زیاد فیکشن دارم 😂
مرسیییییی از انگیزه خوبتتتتت 💙💫
عه منننن 🤡
خواهش پری🌝🤍
💞💞💞💞💞💞