

اسکات (تایلر پوزی) شب پیش از آزمون بازی لاگراس ، در خانه در حال آماده شدن است که دوست او استایلز استلینسکی (دیلن اوبرایان) که پسر کلانتر است به سراغ او میآید که به جستجوی نیمه ی گمشده ی جسدی که در جنگل پیدا شده بروند. همین مساله سبب میشود که اسکات توسط گرگینه ای که ..نام دارد گاز گرفته شود. که در ادامه موجب آشنایی او با درک هیل میشود و درک به دنبال آن جسد که جسد خواهرش بوده پس از ده سال به شهر بیکون هیلز بازمیگردد و به دنبال این قضایا متوجه میشوند که گرگی که اسکات را گاز گرفته دایی درک و قاتل خواهر اوست و اسکات که از قسمتهای آغازین سریال با دختر خوشبرخوردی به نام آلیسون آرجنت آشنا میشود و عاشق او میشود غافل از اینکه پدر آلیسون از شکارچیان گرگینه است.

فصل اول با بازگشت به ۲۰ سال قبل و نمایش حمله یک شیطان به مری وینچستر (سامانتا اسمیت)، مادر سم (جرد پادالکی) و دین وینچستر (جنسن اکلس) و کشته شدن او آغاز میشود. پس از ۲۰ سال، پدرشان که از زمان مرگ همسرش به شکار موجودات شرور فراطبیعی مشغول شده، حین یک شکار گم شدهاست. دین، از سم کمک میخواهد ولی سم به علت مسائل قبلی با پدرش، نسبت به رفتن با دین بی میلی میکند. سرانجام سم برای کمک موافقت میکند و برادرها رهسپار میشوند. زمانی که به دنبال پدرشان میگشتند، جسیکا (آدریان پالیکی)، دوست ...سم، طی حادثهای ماوراطبیعی، مشابه حادثهای که برای مادرشان اتفاق افتاد، کشته میشود. سم بهخاطر ناتوانی در محافظت از او احساس گناه میکند؛ در نتیجه از دانشگاه رفتن منصرف میشود تا چیزی که دوست ....را کشتهاست را شکار کند.

(وضعیت سریال:به اتمام رسیده) داستان مجموعه روایت زندگی یک بیوه بهنام نینا لاک و سه فرزندش، تایلر، کینزی و بدی است. پس از قتل پدر خانواده، نینا و فرزندانش به خانه اجدادیشان در یک منطقه روستایی از ایالت ماساچوست نقل مکان میکنند. اعضای خانواده کمی بعد میفهمند که در این خانه چندین کلید جادویی پنهان شده که به کسانی که آنها را کنترل میکنند، قدرت خاصی اعطا میکنند. شهری که خانه در آن بنا شده نیز دارای دروازهای بهسوی قلمرویی اهریمنی است که آن را تنها توسط یک شیء سحرآمیز بهنام کلید امگا میتوان گشود. در طول زمان، اعضای مختلف خانواده لاک بیشتر با تاریخچه خانواده پردردسر خود آشنا میشوند و ماهیت حقیقی خانه و کلیدهایش را درک میکنند. آنها در همین حین باید با اهریمنان بدطینت بجنگند و جلوی سواستفاده آنها از کلیدها را بگیرند.

گرالت ریویایی، جادوگر و شکارچی جهشیافته هیولا که به آنها ویچر میگویند، در تلاش است تا جای خود را در این دنیای پر از هیولا و آدمهای ظالم پیدا کند. دست سرنوشت ویچر را به سمت جادوگران قدرتمند و یک پرنسس جوان با موهبتی استثنایی هدایت می کند. حال هر سه آن ها باید یاد بگیرند در راستای هدفی که دنبال می کنند در این قاره پر از خشونت راه خود را به تنهایی پیدا کنند. هنری کویل برای بازی در این نقش در کنار تمرینات سنگین بدنسازی آموزش های بسیاری برای شمشیرزنی هم یاد گرفت به طوریکه به گفته خود او همیشه حتی در خانه و محل استراحت هم شمشیر به دست در حال تمرین بوده است
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
از اینا هیچ کدومو..😔😂 ولی بازی ویچر رو بازی کردم 🤌
عالی بود:)
من میخواستم این تابستون سوپر نچرال رو ببینم اما...😕
چرا نشد؟
از شدت بیکاری وقت نداشتم😕
درست 👌🏻
سوپر نچرال🥲🔥