
سلام دوستان . اسم این تست مود عشق بین دیوار میراکلس است ، امیدوارم لذت ببرید پارت های بعدیش هم در راه است

از زبان مرینت : تیکی بقیه کوامی ها کجان ؟ / تیکی : نمیدونم مرینت منم وقتی باهات اومدم تو اتاق نبودند / مرینت : ای وای نه من به تریکس نیاز دارم (تریکس کوامی روباه است و قدرت درست کردن صحنه غیر واقعی رو داره) تمرین داشت هی داد میزد ، تریکس ... تریکس.... که یهو یکی از پنجره اومد تو ،/ مرینت دید گربه سیاه است / مرینت سلام کت نوار (گربه سیاه)تو اینجا چیکار می کنی؟ / کت نوار : سلام مرینت بانو ، داشتم میرفتم خونه که لوکا رو دیدم از من خواهش کرد این کارت رو به تو بدم ، بعدش کت نوار گفت : بای بای گربه می ره/ مرینت : تیکی یعنی چیه؟ / تیکی : باز کن ببینیم چیه / مرینت پاکت رو باز کرد و دید توش یه دعوتنامه هست و لوکا اونا شب به مهمونی دعوت کرده

شب شد ساعت 8:30 / مرینت حاضر شد و رفت ، توی راه که داشت میرفت صدای بوق ماشین اومد مرینت دید که اون آدرین هست / از زبان آدرین : سلام مرینت خوبی ؟ / مرینت : ع ... آره تو رو که دیدم بهتر ععع.... یهنی خوشحال..... شدم / تیکی : 😑🤦♀️
آدرین : چه تصادفی منم به پارتی لوکا دعوت شدم بیا سوار شو تا تا اونجا برسونیمت/ مرینت : زحمت نشه ... / آدرین : نه بابا چه زحمتی / مرینت سوار شد و رفتند همه اونجا بودند آلیا ، نینو ، کلویی ، سابرینا ، کیم ، مکس و .... همه اونجا بودن / مرینت و آدرین به همه دوستان شون سلام کردن / چند دقیقه بعد لوکا آمد : خوش اومدی مرینت ، خوش اومدی آدرین/ مرینت : ممنون لوکا / آدرین : ممنون لوکا / لوکا : مرینت میای باهم برقصیم ؟ / آدرین : مرینت دوست داری با هم برقصیم؟ / مرینت هم نمی دونست که با لوکا برقصه یا با آدرین / مرینت گفت : بچه ها شما اینجا بایستید من برم زود بر گردم / مرینت رفت آشپز خانه و در رو بست / مرینت : تیکی حالا باید چیکار کنم نمی تونم بین هر دو تا شون یکی رو انتخاب کنم / تیکی : مگه تو ادرین رو دوست نداری ؟! خوب با آدرین برقص دیگه ... / مرینت: نه که نمیتونم اینکارو بکنم چون اون وقت لوکا از دست من ناراحت میشه و قلبش می شکنه 😓😢 / خیلی برای مرینت انتخاب سختی بود😣🙁😫
مرینت که داشت با تیکی تو آشپزخونه حرف میزد یهود در شکست و یکی اومد تو به مرینت گفت زود با من بیا ظاهراً اون فرد آکومایی بود ، مرینت فهمید که اون اکومایی .... مکس است / مرینت : باید برم مرینت دوید و رفت تو اتاق / مرینت : تیکی خال ها روشن 💜❤🧚♀️

مرینت به لیدی باگ (دختر کفشدوزکی ) تبدیل شد وقتی می دوید پاش لیز خورد و افتاد زمین و یویو ش خورد به دیوار و باز شد ، لیدی باگ زود یویو شو جمع کرد و رفت سالن تا با رباتیک خشم (مکس) بجنگه / بعد رفتن لیدی باگ سابرینا و کلویی اومدن توی اتاق و در را بستند تا رباتیک خشم نتونه اونا رو پیدا کنه بعد که سابرینا و کلویی زیر میز که داشتند صحبت میکردند کلویی یه چیز براق دید رفت طرفش و دید که معجزه گر هست یه دستبند سبز رنگ ، معجزه گر رو انداخت به دستش و کوامی بیرون اومد و گفت / سس : سلام من سُس هستم کوامی شما / کلویی : تو چه قدرتی داری ؟ / سس : زمان رو به عقب بکشی ، این قدرت منه / کلویی : تو اصلا مثل کوامی قبلی من پلن نیستی اما حالا هر چی / سس : برای تبدیل فقط باید بگی سس مار منو آماده کن / کلویی: سس مار منو آماده کن 😏 و تبدیل به کویین اسنک (ملکه مار) شد و رفت تا زمان رو به عقب بکشه و معجزه گر زنبورش رو از لیدی باگ بگیره😈🔥

کلویی زمان رو به عقب کشید و معجزه گر زنبورش رو از لیدی باگ پس گرفت و هر دو معجزه زنبور و مار را با هم تبدیل کرد

بعد شکست رباتیک خشم و تمام شدن پارتی لوکا مرینت به خونه بر گشت و بعد از روزی خسته کننده با تمامی کوامی ها خوابید💜💜😍😍😴😴
ممنون که با من همراه بودید💜🧚♀️💜🧚♀️💜🧚♀️💜🧚♀️💜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیی
عالی بود آجیییی♥️♥️♥️
ممنون آجیییی♥️
به جمع داستان نویسان خوش آمدید.زیبا بود.
متشکرم ♥️😍♥️😍