بر فراز آسمان بلند تنهایی
۳۱ آگوست ۲۰۰۰- یوکوهاما
چشمهایش را به افق های دوردست دوخت. ناخودآگاه لبخندی بیجان مهمان چهرهاش شد. ابرهای صورتی در پهنهی آسمان میتاختند، انگار تا مقصد مسابقه میدادند. آنسوی کوههای بلند، آبی آرام کمکم به سیاهی مبدل میشد. صدای گامهای سایهای مجهول خلوتش را برهم زد. دنبالهی صدا را گرفت، در پایان مسیر رخساری آشنا انتظارش را میکشید. سایه پرسید: «به چی فکر میکردی؟» خواست چیزی بگوید که او ادامه داد: «دیدم که لبخند زدی، منو نپیچون.» دستهایش از روی میلههای سرسره لغزیدند و داخل جیبهایش برگشتند. به قعر مردمکهایش خیره شد و گفت: «ابرها، خیلی شبیه انسانها هستن. اینطور فکر نمیکنی، چویا؟» میتوانست قسم بخورد که عنبیههای آبی او برق زدند. او نیز لبخند زد و سر تکان داد. حقیقت هرگز نمیتواند انکار شود. بستنی را از دستان سرد سایه بیرون کشید و شروع به خوردن کرد.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
فرستتتتتتت💘✊🏻
بیشتر پستای تو رو من برسی میکنم🤡💓
عالی بود
بهبه دمت گرم 🍻
یه احساسه عجیبی پیدا کردم...
خیلی قشنگ بود
اوهوم
خوشحالم که خوشت اومده، متشکرم
حقیقتا قشنگ بودنش رو دارم نمیتونم...
لطف داری
کنیچیوا!
اوتاکو هستی ؟ میخوای یک اکیپ اوتاکوییباشه که اونجا با همه حرف بزنی و سناریو های خودتو بسازی باهاشون ؟
ما اینجا یک اگیپ دنیای جادویی اوتاکو ها رو داریم که اینجا میتونی با بقیه حرف بزنی و خوش بگذرونی :)❣️
برای عضو شدن به پروفایلم برو و تو نظرسنجی یک شخصیت انتخاب کن و بعد با همه حرف بزنی ^^♡
ادمین فرشته پین ؟☘️
خیلیی قشنگهه
وای خدااا ...این پست از کل زندگیم زیباتر بود نیک_ساان😭🫂
من گریه🥲
بسی عالی
قشنگ بود...🩵
کادوی کوچکی از طرف من تقدیم به تو! 💌
2000 امتیاز از طرف نیک¸ به شما منتقل شد.
-----
اینکارا چیههههه؟!؟؟
همینطوری
مرسییی روزمو ساختی داداش😍😭
🍻