10 اسلاید صحیح/غلط توسط: tida انتشار: 4 سال پیش 62 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
از اسمش معلومه دیگه معرفی نمیکنم چون بی مزه میشه😅
از مدرسه اومدم و بدون اینکه لباسمو در بیارم رو تخت ولو شدم. انقدر خسته بودم ک بلافاصله خوابم برد. یه نیم ساعتی خوابیدم و وقتی بیدار شدم با پریدم شیرجه زدم تو حموم. تو حموم با گوشیم اهنگ گذاشتمو کنسرتمو شروع کردم. تقریبا یه ساعتی گذشته بود که حس کردم یکی داره میکوبه به در. مامانم از اونور داشت داد میزد درو باز کننننننن. درو که باز کردم صورت عصبانی مامانم تو یک سانتی متری صورت من بود.من(چیهههههههه) مامانم(کوفت چیه. زهرمار چیه) من(مامان طرفتارام منتظرن بزا برم)
مامانم(بچه بزرگ کردم دکتر بشه رفته تو حموم کنسرت گذاشته) من(مامان اگه قرار باشه همه بچه های ایران به حرف مامانشون گوش کنن که بقیه شغلا از بین میرن. تو فرض کن همه دکتر بشن😐 خیلی چرت میشه) مامان(نشد یبار به حرف من گوش کنی) من(مامان؟😐) مامانم(هوم؟) من(میزاری من خودمو بشورم) مامانم(زود باش) بعد از حموم کردن اتاقمو جمع کردم و مشقامم نوشتم. کارم که تموم ساعت ۱۰ شده بود. مامان و بابام ساعت ۱۰ میخوابیدن ولی من تا ساعت ۲ بیدار بودم. مامان و بابام که خوابیدن رفتم تو تستچی و بقیه داستانمو خوندم. خدایی داستانش خیلی باحال بود...
داستانم که تموم شد یکم تو سایت گشتم و بعدش خوابیدم. صب با صدای الارم گوشیم از خواب پاشدم. یکم به خودم رسیدم و وقتی رفتم بیرون سرجام خشک شدم. ممد و کابرای تستچی جمع شده بودن تو حال و منتظر من بودن. وقتی منو دیدن از خنده منفجر شدن. من(😐😐😐) کابرا(😂😂) ممد(هرکی بخنده تستشو تایید نمیکنم😎) همه ساکت شدن و ممد زد زیر خنده. ممد(😂😂😂) بقیه(😐😑) من(میشه بگید چرا عین قوم مغول حمله کردید به خونه ما؟) یهو یکی از کابرا بی دلیل زد اواز. ممد(ساااااکتتتتت. خب امروز یکی از کابرامون بهم گفت تولد یکیه منم به تقویمم نگاه کردم و فهمیدم تولد توعه) من(اوه یس)
ممد(خب کجا بریممم؟) نصف کاربرا داد زدن( بی تی اسسسس) نصف کاربرا داد زدن(بلک پینککککک) من داد زدم(کروناااا)ممد داد زد(داد زدن مساویست با عدم تایید تستتتتتت) ده نفر از وسط جمعیت داد زدن (بریم شهربازیییی) من(ممد) ممد(هوم) من(بریم شهربازی) ممد(میخواستم ببرمتون سینما فیلم ببینید) من(کرونا هستتتتت. اصن چرا ماسک نزدید شماااا؟) ممد(زود تند سریع ماسک بزنید بریم شهر بازی) من(شما برید بیرون بجزززززز کاربر(rojin(yg) همه رفتن بیرون و منو زوژین رفتبم تو اتاق من. من(چی بپوووشم؟) روژین( هودی لش با شلوار جین) من(اوکی) لباسمو پوشیدم ورفتیم پیش ممد و بقیه. یکی از کابرا(ممد ماشین نیاوردی؟) ممد(نه) من(چراااااا؟) ممد(این همه جمعیتو کجا جا کنم؟ حداقل باید ۱۰ تا اتوبوس دو طبقه بگیرم)
روژین(مگه چند نفریم؟) ممد(۸۶۳ نفر) من(وااااات؟ مگ داریم میریم جنگ؟ اصن من نمیام) ممد(خب اینا یک سوم کاربرای سایتن به همشون گفته بودم بیان ولی یکی گفتم دستم قطع شده یکی گفت بابابزرگم مرده یکی ,گفت من مردم روحم داره مینویسه😐) من(عجب عج....) یکی از کابرا(رسیدییییییییمممممم) همه باهم(هورااااااا) هممون حمله کردیم به ترن هوایی و ممد بیچاره رو فرستادیم واسمون بلیت بخره.{یک ساعت بعدد..} ممد داد زد(بلخره موفق شدم) و در حالی بلیت هارو تو هوا تکون میداد با میدویید.من(ممد مواظب باش الان میوفتی) سوار ترن هوایی شدیم و انقدر جیغ زدیم که حنجره هممون پاره شد. ممد(الان سوار چی بشیم؟) من(ماشین) ممد(مگه بوه ایم؟) من(از اونا نه که از اونایی تصادف میکنه😂 اسمش یادم نیست) ممد(اوکی بریم) بعد ماشین کلی بازی های دیگه کردیم و رفتیم جنگل...
من(ممد مطمئنی میخوای امشب مارو اینجا نگه داری؟) ممد(اره) من(مطمئنی اینجا امنه؟) ممد(نه) من(پووووف) ممد(بیاین بساط کبابو اماده کنید من برم چوب جمع کنم) یکی از کابرای پسر(منم میام) بقیه پسرا(ماهم میام) من(یه وقت خسته نشید. کلا هفتا پسرید) کاربر👑hakan👑(ابجی؟) من(عههه تو هم هستی؟) هاکان(نه روحم اینجاس) من(😐) هاکان(😂) من(برای نجات جون خودت فقط فرار کن) اونم فرار کرد منم افتادم دنبالش. هاکان(نیا دنبالم بچه) من(فقط دوسال ازت کوچیکترما) هاکان(بازم بچه ای) من(کوووفتتت) ممد(شما بزرگ نمیشید؟) من(نهههه) ممد(پس تستتو...) من(باشه باشه غلط کردم بزرگ میشم) ممد(افرین به تو) من(ممد) ممد(بله؟) من(ناظرم میکنی؟) ممد(تورو؟؟توکه هنوز سه تا تست داری) من(باشه نکن ولی بعدا باشد بکنیا) ممد(اوکی) غذا حاضر شد و...
غذا حاضر شدو خوردیم و رفتیم توی چادرمون تا یکم بخوابیم. من با چندتا دختر که نمیشناختمشون تو چادر بودیم. یکی از دخترا(خوبه حداقل با پسرا تویه چادر نیستیم) من(اینجا ایران است کایوتم. حالا بخواب شبت بخیر) دختره(شب بخیر)منم دراز کشیدمو رفتم تو تستچی. چندتا تست زدم و خوابیدم. یه ساعت بعد با صدای داد ممد بیدار شدیم. اقا اهنگ گذاشته بود صداشم تا اخر زیاد کرده بود داشت باهاش میخوند.(ای قشنگ تر از پریا تنها تو کوچه نریا بچه های محل دزدن عشق منم میدزدن عشق منو میدزدن) رفتم بیرون و دیدم داره میرقصه. من(ممد خوبی؟) ممد(خوبم تو خوبی) من(عالی) ممد(بیا برقص) من(بروبابا)
ممد(برو بچه هارو بیدار کن یکم بگردیم) رفتم بقیرو بیدار کردم و بعدش باهم رفتیم کنار یه دریاچه. ممد(هرکی تولدشه باید بپره تو اب) تا بخوام به خودم بیام یکی منو پرت کرد تو اب. وقتی برگشتم دیدم ممد با نیش باز وایساده کنار اب. من(ممد مرض داری؟) ممد(فقط تولد تو نیس که) بعد این حرفش چند نفر دیگه رو هم انداخت تو اب. یکی از کاربرا پیشنهاد یه بازی داد. دو گروه میشیم و یه گروه اینور یه گروه اونور اب. هر گروه باید با سنگ روی گروه دیگه اب بریزه.
همه موافقت کردن و قرار بر این شد که هر گروهی باخت باید شام رو اون بده. بازی رو شروع کردیم. نصف کاربرا هنوز خواب بودن بخواطر همین زیاد نبودیم. انقدر بازی کردیم تا گروه ما برنده شد و ممد برامون ساندویچ سفارش داد. شاممون و خوردیم و شب رو تو جنگل موندیم. صبح بازهم با صدای اهنگ ممد بیدار شدیم و بعد صبونه کلی رقصیدیم....
قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید..
فرزندم بکوب رو لایک و فالو کن وووو کامنت بزار و بگو بازم بزارم یا نه
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
ایشالا پارت 2 هم داره دیگه؟
🔪😐
صد در صد
دارم مینویسم پارت دو رو
الهی شکر👐
عالیییییییییییی بود آبجییییییییی
یه جورایی ذوق مرگ شدم اسمم تو داستانت بود😂😂😂
حتما ادامش بده عالیه داستانت👏👏👏👏❤❤
مرسی داداش💜
ببین چجوری ازت یاد کردم😌😂
حالا مث داستان زلزله هشت ریشتری هستی یا ن؟
اره😅
عالی😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
باحال بود😂
عالی بود از خنده پوکیدم لایک هم کردم آره ادامش بده خیلی عالی بود😂😂😂😂😂😂😂😂😍😍😍😍😍😘😘😙😙❤❤👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍
خیلی باحال بود 😂😂ایول
عااااااالی بود داستان تو ادامه بده
به تست های منم سر بزن
چشم مرسی❤❤
جرررر ت
اولین کامنت عالی بود بازم بزار من ممد رو کوکی تصور میکنم 😹😹😹😹💔 عالی عالی بود عالییییییی
مرررررسی😂❤