Turtles ninja 7

سلام اینم پارت ۷

آنچه گذشت: یه روباه جهش یافته پرید بیرون/من فریدم/مغز گروه کیه/خب نقشه اینه/اما قبلش برمwc/همه چیز داره طبق نقشه پیش میره / خواهرتو آزاد میکنیم/ بریم سراغ داستان

🐢💜داشتم با فرید تو آزمایشگاه میرفتیم که یهو یه صدایی گفت《متاسفم》و یهو همه چی سیاه شد اما حاضرم به هرچیزی قسم بخورم که صدای فرید بود 🐢❤🧡فرید به ما علامت داد و ما چند تا سنگ و اینا انداختیم اینور اونور که حواسشون پرت بشه همین اتفاق هم افتاد ما قائم شدیم پشت درختا اما یهو

یه چیزی محکم خورد تو سرم و همه چی سیاه شد 👧🏻🟠راف و میکی چند تا سنگ انداختن و اون خرسا رفتن اونجا منم رفتم همون کاری که فرید گفته بود رو انجام دادم که یهو

یه چیزی خورد تو سرم و همه چی سیاه شد (نقشه : فرید دانی رو بیهوش کرد و محافظ رو خنصا کرد و به میکی و راف علامت داد و اونا سنگ ریختن و خرسا میدونستن این اتفاق می افته و یکی شون رفت پشت راف و میکی و یکی شون رفت سراغ کاری(کارینا) (و خودتون میدونید)

🦊تو دلش:واقعا متاسفم لاکپشتا مجبور بودم 🐻1 هی فرید تو چه مر.گته خواهرت قراره آزاد بشه خوشحال نیستی؟🦊چرا ...چرا خوشحالم (الان ۱۲ ساعت وقت دارن برای لئو) 🐢❤🧡💜آی سرم...ما اینجا چیکار میکنیم؟ صبر کن🐢💜راف مایکی🐢🧡❤دان 🐢💜یادم اومد فرید منو بیهوش کرد اما چرا؟🐢❤پسره ی.... 🐢💜🧡آروم باش راف🐢❤باید یه راهی برای فرار از این زندان پیدا کنیم 🐢💜اوووم بزار ببینم چیزی تو چنته دارم یا نه🐢🧡 بیاین دیوارو بِکَنیم و در بریم ♡خسته نباشی دلاور خداقوت پهلوان با این فکرت🐢🧡لطفا ایندفعه اون زیپو بکش♡من زیپی ندارم که بکشم🐢🧡 🤯 🐢💜❤آخه عق.ل.کو.ل چی میگی برای خودت ♡و دعوا شروع میشود🐢💜🧡❤ 😡 ♡ 😏

تو خونه لاکپشتا 🐀خیلی بده نبض لئو هر لحظه داره کمتر میشه 👩🏻‍🦰وای خدا یعنی به موقع میرسن؟🐀 امیدوارم👩🏻‍🦰راستی استاد شما گفتین اونایی که یوشی رو کشتن قیافه هاشون یه جور بود؟ 🐀آره چطور مگه 👩🏻‍🦰خب راستش

وقتی اون دزدا به من حمله کردن قیافه هاشون یه جور بود و لباساشونم همینطور 🐀پس اونا هم...👩🏻‍🦰درسته 🐢💜🧡❤تو زندان داشتیم دعوا میکردیم که یهو فرید اومد 🐢❤میخواستم ج.ر.ش بدم اما میکی و دان نذاشتن 🦊بچه ها منو ببخشید راستش جریان اینه که من یه خواهر کوچیک تر دارم و پیش این خرسا زندانیه و اونا گفتن اگه پنج نفر که میخواستن این گیاه رو بدزدن رو بگیرم خواهرمو آزاد میکنن 🐢💜🧡❤پس که اینطور یهو

ببخشید که جای هیجانی کات کردم خب ساعت چهاره صبحه و من خوابم میاد اما تا الان به خاطر شما بیدار موندم داستانمو بنویسم 😪 خب لایک کنید و کامنت فراموش نشه گود نایت