شخصیت های ایرانی مارول

کلمه “کاهینا” به معنای “پیشگوی دینی” در زبان عربی است. کاهینا پیشگو و یکی از اعضای The Others بود. او در جنگل به دنبال همکار خود یاوارا بود تا مهر طلایی را به او بدهد اما قبل از اینکه بتواند این کار را انجام دهد، توسط بلک مانتا پیدا شد و در نبرد با او شکست خورد و مهر طلایی را از دست داد. او درآخرین لحظات زندگی‌اش از آرتور کوری خواست که به او کمک کند و در آن لحظه، به او الهام شد که چه اتفاقی در آینده خواهد افتاد.

سایه خواهر کوچکتر کاهینا، پیشگویی است که با the Others کار می کرد. اندکی پس از مرگ خواهرش به دست بلک مانتا، سایه نیز شروع به دیدن رویا کرد اما او بر خلاف خواهرش، رویاها را مخفی نگه نمی‌داشت. سایه توسط لجند که می‌خواست از قدرت هایش استفاده کند دزدیده شد و پس از نجات یافتن توسط گروه the Others، به عنوان سایه پیشگو، به آنان پیوست. زمانیکه تیم تفکیک شد، سایه به ایران بازگشت تا از فرزندان خواهرش مراقبت کند. او همچنین با موفقیت، سوپرتیم ایرانی Elite Basu را هدایت می کند.

عبدالرحمن نوجوان ترک ایران که از حمله نظامیان آمریکایی به عراق خشمگین شده بود، داوطلب شد تا تحت آزمایش‌های پزشکی قرار گیرد؛ بلکه توانایی‌های پیشرفته‌ای را به دست آورد که به او این قدرت را می‌داد تا به آمریکا حمله کند. در نهایت درمان‌ها موفقیت‌آمیز بود. وی به دست کاپیتان آمریکا کشته شد.

زرتشت، جادوگر باستانی بود که گفته می‌شود از خود زمان پیرتر است. او به دلیل خرد عالی خود به‌عنوان نگهبان تاج حکمت، یکی از سنگ بناهای افسانه‌ای آفرینش، انتخاب شد. درحالی‌که کونان و پرنسس نویو در تلاش برای ادعای سنگ بنا بودند، به مسجد زرتشت آمدند تا تاج حکمت را به دست آورند. نویو زرتشت را به بازی روی تخته دعوت کرد با این شرط که برنده تاج را به دست آورد. پس از گذشت چندین ساعت، زرتشت برنده بازی شد و تاج را در اختیار گرفت. اما کونان به‌تلافی، کتابخانه زرتشت را آتش زد. درحالی‌که زرتشت ناامیدانه سعی می‌کرد کتاب‌هایش را نجات دهد کونان تاج را گرفت و سعی کرد فرار کند اما. زرتشت که نتوانست جلوی نابودی کتاب‌هایش را بگیرد به طوری جادویی باعث شد درب زیگوراتش ناپدید شود و آنها را در داخل آن به دام انداخت.

رستم توسط دولت ایالات متحده دستگیر شد و مجبور شد رهبر میدانی اولین جوخه انتحاری که توسط آماندا والر ایجاد شده بود باشد. پس از شکست تیم، رستم و بقیه اعضا در یک زندان فوق‌سری و پنهان از جهانیان زندانی شدند. مکسول لرد مکان اولین جوخه انتحار را کشف کرد و آنها را آزاد کرد، به این امید که از آنها برای ایمن‌تر کردن جهان بهتر از لیگ عدالت استفاده کند. رستم همراه لرد با حمله به Belle Reve برای قلب تاریکی، هم با لیگ عدالت و هم با جوخه انتحار فعلی که با هم کار می‌کردند تا نقشه لرد را خنثی کنند، جنگید و قبل از اینکه دوباره دستگیر شود، فرار کرد و مشتاقانه منتظر انتقام از آماندا والر برای نگه‌داشتن او در اسارت است.

ابوموسی جابربن‌حیان یا جابربن‌حیان از خردمندان قرن هشتم بود که به خلافت اموی خدمت می‌کرد. او به‌عنوان نویسنده «مجموعه جابریان» شناخته می‌شود که موضوعات مختلفی از جمله کیمیاگری، کیهان‌شناسی، اعداد شناسی، طالع‌بینی، طب، جادو، عرفان و فلسفه را در بر می‌گرفت. در سال ۷۵۰ بعد از میلاد در بغداد، جابربن‌حیان، راهی برای جلوگیری از پایان‌یافتن جهان در نظر گرفت. او ماشینی ساخت که مجموع امیدها، رؤیاها، و آرزوهای هزاران نفر را می‌گرفت و درون یک فرد قرار می‌داد. این فرد پس از آن می‌توانست دنیا را هر زمان که تهدید می‌شد از نو بازسازی کند. اما، این دستگاه نیروی حیاتی افراد را تخلیه کرد سپس از کار افتاد و تأثیری نداشت بااین‌حال گالیله بعدها در سال ۱۵۸۲ دستگاه را اصلاح کرد و از آن برای شکست‌دادن گالاکتوس استفاده کرد.

سندباد یک دریانورد ماهر و ناخدای کشتی بود که احترام و تحسین بی‌پایان خدمه خود را با اعمال و شجاعت خود به دست آورد. او همچنین یک شمشیرزن ماهر بود و دانش محدودی در جادوگری داشت. سندباد، مشهورترین ملوان تمام دوران، موفق شد از جزیره سیکلوپ‌ها فرار کند و شنیده‌ها حاکی از آن است که گنوشا مقصد یکی از سفرهای افسانه‌ای سندباد بوده است. شخصیت سندباد مارول بر اساس شخصیتی بود که در “هزار و یک شب” ظاهر شد.

شخصیت ایرانی کمیک می‌تواند در داستان های مارول ، دی سی و سایر ناشران معروف، به عنوان قهرمان یا شرور ظاهر شود. این شخصیت‌ها معمولاً با قابلیت‌ها و قدرت‌های خارق‌العاده، مانند ابرقهرمانان، یا افراد با توانایی‌های فراطبیعی نمایش داده می‌شوند. آنها می‌توانند با استفاده از تسلط بر عناصر مختلف، مبارزه با تهدیدات و دشمنان را به عهده بگیرند و دنیا را نجات دهند. نسرین سالاری نیز یکی از نگهبانان صندوق لینکلن در کمیک ها بود.

سلیما بارانیزار توسط نگهبانان کیهان، سازندگان سپاه فانوس سبز که قصد داشتند جانشینان خود را ایجاد کنند، یعنی نژاد نگهبانان جدید روی زمین، انتخاب شد. یکی از نگهبانان و یک زامارون، قصد داشتند ده نفر را انتخاب کنند که در مورد ماهیت کیهان به آنها آموزش دهند و به آنها جاودانگی و قدرت‌های فراانسانی عطا کنند. یکی از این افراد سلیما بارانیزار بود. قبل از اینکه سلیما بتواند به سرنوشت خود پی ببرد، توسط هم‌وطنانش سنگسار شد. بااین‌حال با وجود مرگ او، بارانیزر همچنان در Dreamtime توسط New Guardian Betty Clawman دیده می‌شود.

سنجر جاوید پسر شاپور دوم، پادشاه ایران است. که حدود سال ۳۲۵ میلادی به دنیا آمد. سنجر با وجود اینکه پدرش محبوب، سخاوتمند و دلسوز بود، هرگز محبتی از او دریافت نکرد زیرا از مادری خدمتکار بود. سنجر در تلاش برای جلب محبت مردم ایران، گنجینه هایی را از پدرش می دزدید و به مردم شهر می داد. غافل از اینکه با توانایی جهش یافته خود در انتقال بیماری های لاعلاج، هدایای او به مردم شهر فقط باعث مرگ آنها و حتی پدرش می‌شود. سنجر جاوید، یک جهش یافته ایرانی باستانی است که توسط Apocalypse به عنوان Death of the Final Horsemen (یک تیم برگزیده که فقط در صورتی استفاده می‌شود که تمام راه‌های دیگر بی‌اثر باشند)، به خدمت گرفته شد. وی پس از آن واقعه مدرسه ای در بمبئی برای استعداد های جوان تاسیس کرد.

رازر یک جادوگر باستانی ایرانی بود که روح او در شمشیر سیاه بغداد به دام افتاد. او زمانی آزاد شد که یوجین جاد، یک سرباز خوش شانس، تلاش کرد تا شمشیر را بدزدد. جاد، که نمی‌خواست اجازه دهد این نیروی شیطانی آزادانه پرسه بزند، از بدنش برای مهار Razer استفاده کرد. با این حال، این امر بر بدن او تأثیر گذاشت و او را به اندازه‌ای کوچک کرد که یک کوتوله به نظر می‌رسید، اما درعوض جاودانه شد. سال‌ها بعد، جاد که اکنون با نام Alphan Puck شناخته می‌شد، بسیار احساس ناامیدی می‌کرد. این امر مقاومت احساسی و عاطفی او را ضعیف کرد و رازر برای اولین بار از زندان خود فرار کرد. بلافاصله پس از خروج رازر از بدن جاد، جاد به سن و قد واقعی خود بازگشت. با این حال، رازر هم تیمی های جاد را در Alpha Flight تهدید کرد، به همین دلیل جاد یک بار دیگر از بدن خود برای به دام انداختن رازر استفاده کرد.

استن لی، پدر دنیای مارول در سال ۲۰۰۲ پس از انتقاد چندین ایرانی-آمریکایی از روش به تصویر کشیدن شخصیت ها، اشاره ی کم به آریایی های اصیل، و نیز تلفیق ایرانیان با اعراب عذرخواهی کرد.