به ذهنم رسید که دومین داستانک تست قبلی رو یکم ادامه بدم و بقیشون رو هم بنویسم که بعضی هاش ترسناکه
ادامه قبلی...
حالا فقط من مانده بودم و او تنها ی تنها زیر باران انگار آسمان هم برای ما اشک میریخت -لطفا از پیشم نرو -متاسفم او در آغوشم جایی پیدا کرد -اما آخه من..خب..دوست دارم -منم دوستت دارم هری -پس چرا میخوای بری_خودت میدونی که مجبورم
_خب.. باشه تو بمون باهم فرار میکنیم از فرانسه میریم
سرم رو پایین انداختم دستام رو مشت کردم و اشک ریختم
_منو نگاه کن، هری با تو ام
قد من ازش بلند تر بود رو ی پنجه هاش وایساد و.......
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
این کامنت فقط برای اینه که بدونی..
'𝑳𝒐𝒈𝒂𝒏 از این جا عبور کرد ☆
و یه چیز دیگه هم که میخوام بدونی اینه که:
به تلاشی که برای هدفت میکنی، افتخار کن! چون شخصیت تو، زندگی تو، موفقیت تو و حال خوبت به همین تلاش بستگی داره...🌱 ️
راستی، اگه شد یه سرم به پست "و در آن لحظه، ناامیدی عاشق امید شد" من بزن، شاید خوشت اومد 🤍
بک بده
چشم
راستی زیبا بود
مرسی