داستان جدیدم... بریم با هم بخونیم داستان رو...
تیکی:مرینت.. مرینت.. پاشو...مدرسه ات دیر شد.مرینت:تیکی میخوام بخوابم اه... مامان: مرینت دخترم پاشو مدرسه ات دیر شد. مرینت: باشه مامان پاشدم...
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
دوست داری پارت دو بیاد؟
اولین لایک و اولین کامنت
😊 خیلی ممنون
از داستان خوشت آمد؟
اعتراف میکنم من اصلا کیف نمیکنم وقتی داستان های بقیه رو میخونم ولی مال تو فرق میکنه
خیلی قشنگه اسلاید های کمی داره و حتی متن های کمی هم داره