از زبان گابریل:امروز دیدم آدرین پس از برگشت به خونه سریع رفت بیرون اما چجوریشو نفهمیدم.دنبالش کردم.فوضولیم گل کرده بود که داره کجا میره.دیدم فت پیش یه دختر.یهویی دیدم اون دختر مرینت دوپنچنگه!(ای خدا نگم چیکارت کنه) مرینت افتاد تو دره و دیدم یهویی بجای آدرین کت نوار ظاهر شد پرید و مرینتو نجات داد.وای که چقدر من بدبختم.این همه مدت داشتم به پسرم ظلم میکردم.حالا باید چیکار کنم؟(عزا منو بگیر.والا).بدتر از این این بود که مرینت هم تبدیل شد(این خو همه چیو فهمید.بدبخ شدیم)نزدیک بود سکته کنم.
اونا هم داشتن گریه میکردن.آدرین زار میزد.اصلا انتظار نداشتم.این چه بچه ایه که من تربیت کردم؟(ببنددددددددددد)
خیلی وقته نزاشتی🥺آجی کیوتم خیلی دوست دارم بخونم
آجی این روزا کم وقت میکنم بیا سر گوشیم
سعی میکنم بنویسم
آجی من پارت بعدی رو موخامممم😍
کی مینویسی؟
آجی جونم نصفشو نوشتم
ایشالله سرم یکم خلوت شد بقیشو مینویسم😉😁😘😍
عالی بود آجی پارت بعدی رو زود تر بزار ♥️
مرسی آجی جونننننننننننننننننن
منم بچت هستم؟؟🥺
آره عجقم🥺❤🤗😋🌺😘😍🤩
خوشحالیدم مامان جون بهت میگم مامی
باشه دخملم😍😘
آبجی خیلی کیوت وقشنگ نوشتی مخصوصا انچه خواهید دید🍭💕عالیییییی بود
مرسی عاجووووووووو😍😘
عععاااالللللی بببووووددد😊😊😊
میسییییییییییییییییییییییییییییییی
عععاااالللللی بببووووددد😊😊😊
مرسیییییییییییییییییییییییییییی
سلام😐💔
عالییی بوددددددد پارت بعدی هم زود بذار 🌹💐
مرسییییییییییییییییییییی
چشم
کشف هویت اندر کشف هویت شد 😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣پارت بعد
دقیقا
چشم