نام داستان : باغبان قصر من ژانر : عاشقانه ، درام ، ماجرا و ... خلاصه : باغبان پیر مریض شده بود و دیگر نمیتوانست از درختان و گل های زیبای قصر مراقبت کند ، برای همین تصمیم گرفتم که باغبان جدیدی استخدام کنم ...
آقای مِت ، باغبان خانهی سلطنتی ما بود . او 58 سال در قصر ما خدمت می کرد . شا*هزاده خانم ، که من باشم از کودکی همب*ازی ام همین باغبان پیر بوده است .
ولی ، متاسفانه چند هفته ای است که دیگر نمیتواند تکان بخورد . نمیتواند از درختان ،گل ها و گیاهان باغ قصر مراقبت و نگه داری کند . همه ی کارکنان از محب*ت او برخوردار بودند و همچنین نگران حال او هم بودند.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
فقط یک سوال داشتم:« مدیا دختر یا پسر ؟
سلام خوشم اومد قشنگن همین طوری ادامه بده
میشه به داستان های. منم ی سری بزنی ؟
زیبا بود 💖✨
ممنون
من متمئین ام آخرش عاشق باغبان قصر میشه
هیییییییییییییییییییییییییم
خوب میدونی داستان عاشقانس دیگههههههههههههههههههه
نه داستان نویسیت عالیه ولی همیشه غیر قابل پیش بینی باش
مثلا من خودم یهو شخصیتی که همه دوست داشتن و اون زندگی خوبی داشت رو میک.شم.
و خب خواننده هزاران فو.ش را به ما میدهد
ولی باهاله که غیر قابل پیش بینی باشی
بله میدونم که قابل پیشبینیه ولی شما از کجا میدونید که من نمیخوام همچین کاری رو کنم ؟ . حرفتونم کاملا قبول دارم . حالا میشه حمایتش کنید ؟ الان دارم پارت 2 شو مینویسم
اوه پس عالیییی
قطعا از پارت های رو هم میبینم
اگه دوست داشتی در مورد mbti رمان بخونی به پروفم سر بزن❤
باشه حتما .
نویسنده ی عزیز ♡
برای حمایت بیشتر داستانت به نظرسنجی the writer
سر بزن و موضوع داستانت رو با بقیه ی نویسنده های تستچی درمیون بگذار تا بقیه هم از داستانت حمایت کنن✔️
باش ممنون
داستانت عالیه:)
همینجوری با اشتیاق ادامه بده ❤️🩹
از خودت بهترین نویسنده رو بساز 🍁
هیچوقت نام امید نشو ،
چون با کمی تلاش
میتونی بهترین خودت باشی 🌷
همیشه تلاشت رو ادامه بده تا به اهدافت برسی🥹
با آرزوی موفقیت : لونا 🌻
ممنونم عزیزم