🎀🎀🎀🎀🎀
خب اول از همه بگم که من و کاربر 𝒦𝓎𝓁𝒾𝑒🎀 این داستان رو با کمک همدیگه ساختیم
کارگردان: Emma
نویسنده:𝒦𝓎𝓁𝒾𝑒🎀
بریم سراغ داستان...
وایسا وایسا
-تو به ج.رم دز.دی و ق.تل دست.گیری (ناظر گیر نده)
ولی من یه بچه ۱ ماهه دارم.شرمنده هانا باید ولت کنم...
چند روز بعد:
از زبان کاترینا:از بازار خارج شدم.خیلی ناراحت و ا.فسرده بودم(نویسنده:دلیل رو بعداً می فهمین) که صدای گریه بچه رو شنیدم.صدا رو دنبال کردم و به ته یک کوچه تاریک و ترسناک رسیدم.بچه رو برداشتم.توی گهواره بود
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
دوستان راستی اینم بگم که عکس داستان یا همون کاور عکس راشل همون دختره توی بزرگیشه
عالیییی اجییییی
ممنوننننن🍭🍭🍭
عالیییی
مرسییی♡♡♡
عالی بود💗✨️
مرسی🐰💖🍭
۱
۲
۳
۴
۵
عالی بود 💗 :>
مرسی💖