🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷
با توجه به وصیت نامه های عادی خیلی کم بود یک جمله میشد اون جمله بود: دفتر خاطراتم را بخوان متوجه میشوی . لیبرتی تعجب کرده بود چگونه آنقدر مرموزانه و ترسناک بود مادرش وضعیت او را می دید؟ نکند همان زن مادرش بود ... کلی فکر از سر لیبرتی میگذشت ناگهان به آفتاب نگاه کرد سریع دوید تا به جنگل برسد.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
سلامممممم🥳
بچها یک مسابقه داریممممم😱🎆
برنده 5,000 امتیاز دریافت میکند🎁⭐
زودباش قرعه کشی رو از دست نده💯🎊
همچنین برنده ۳ فالوور رایگان میگیرد🃏
همچنین اگر برنده جایزه ویژه شود 10,000 امتیاز دریافت خواهد🪄
برای شرکت در قرعه کشی به آخرین نظر سنجی سر بزنید🔮
و کامنت بزارید "شرکت میکنم" و در مسابقه ثبت نام میشوید🪅🧸
پینمون نشه داداشم💙🔥🤤
ادمین حذف این کامنت آزاده و اگه دوست داشتی میتونی پاک کنی😊
عشقین📍
تستت لایک شد(: ♡
عالی بود(: ♡
مایلی دوتست آخرم رو لایک کنی؟(: ♡
ممنون (: ♡
حتما🪻🪻🪻🪻🪻
ممنون
داستانت عالیه:)
همینجوری با اشتیاق ادامه بده ❤️🩹
از خودت بهترین نویسنده رو بساز 🍁
هیچوقت نام امید نشو ،
چون با کمی تلاش
میتونی بهترین خودت باشی 🌷
همیشه تلاشت رو ادامه بده تا به اهدافت برسی🥹
با آرزوی موفقیت : لونا 🌻
ممنان😄😄😄😄
خواهش