رستاخیز درون ...
از پشت پنجره، نور کمرمق خورشید صبحگاهی وارد اتاق شد و بر دیوارهای خاکستری سایههایی لرزان ایجاد کرد. او آهسته از تخت برخاست، چشمانش هنوز سنگین از خواب. آینهی قدی در گوشهی اتاق، تصویری از مردی نشان میداد که بار سنگینی از تجربه و احساسات بر دوشش داشت. خطوط عمیق چهرهاش، هر یک داستانی از نبردهای درونی و بیرونی را بازگو میکردند.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)