
❤️لایک و کامنت بزارین لطفا
کنیا : کجایی؟ کنیا تصمیم میگره بره تو آب اما به خودش میگه نه یک لحظه بعد نبوه آره خلاصه این داستان تا 10 دقیقه طول میکشه کنیا به خودش میاد و میبینه وقتی نمونده سریع میره تو آب و جونگ کوک رو میبینه که پاش به یه چیزی گیر کرده و بی هوش شده پای جونگ کوک رو آزاد میکنه و جونگ کوک رو میاره بیرون و اون رو بغل میکنه و میبره خونه
کنیا گیاه دارویی هاش رو میاره و با آب مخلوط میکنه و به جونگ کوک میده دستش رو میزاره رو سر جونگ کوک میبینه تب کرده برای همین دستمال خیس میزاره رو پیشونیش
کنیا گیاه دارویی هاش رو میاره و با آب مخلوط میکنه و به جونگ کوک میده دستش رو میزاره رو سر جونگ کوک میبینه تب کرده برای همین دستمال خیس میزاره رو پیشونیش
بعد از 2 ساعت جونگ کوک : کنیا اینجایی؟ کنیا : کوک.... کوک تو بیدار شدی! جونگ کوک : آره کنیا : اما تب کردی جونگ کوک : مهم نیست کنیا : چی....؟ جونگ کوک : میخوام بخوابم سرم درد میکنه کنیا : حالت خوبه؟ جونگ کوک : آره نگران نباش... اینجا کجاست؟ کنیا : خونه منه جونگ کوک : پدر مادرت کجان؟ کنیا : مردن... جونگ کوک : متاسفم.... کنیا : الان برات پتوی گرم میارم که بخوابی جونگ کوک : سنگینه میام کمکت کنیا : نه اشکال نداره جونگ کوک : گفتم میام کنیا : باشه وقتی کنیا و جونگ کوک پتو رو پهن میکنن
نوک دستاشون به هم میخوره..... کنیا : عه ب..... بب...ببخشید جونگ کوک : ن....ن....نه تو گناهی نداری جونگ کوک سرخ میشه و سرش رو پایین میندازه و میره رو تخت جونگ کوک : امشب اینجا میمونم مشکلی نیست؟ کنیا : نه جونگ کوک : راه خونه خیلی دوره ببخشید کنیا : اشکال نداره
صبح میشه و کنیا بلند میشه.... جونگ کوک : کجا میری؟ کنیا : میرم سر کار جونگ کوک : کار؟ کنیا : برای اینکه پول داشته باشم کار میکنم توی یه مرکز دنس جونگ کوک : مربی ات کیه؟ کنیا : کیم سیوانگ جونگ کوک : منم باهات میام کنیا : باشه کنیا و جونگ کوک میرن به مرکز دنسی که کنیا توش کار میکنه کنیا : سلام سیوی سیوانگ : سلام کنی جونگ کوک : کنیا بهش میگی سیوی؟ کنیا : آره کنیا : سیوی ایشون استاد کاراته ی منه... کوک سیوانگ : خوشبختم جونگ کوک : اما من نه سیوانگ : چی؟ جونگ کوک : هیچی جونگ کوک آروم با خودش میگه اون رقیبمه.... پارت دوم تموم 🙂✨
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود خسته نباشی 💚💜💙💜💚💜💙