آقا یا خانم ناظر اگر مشکلی در متن داستان من دیدید لطفاً به من اطلاع بدید که من اصلاح کنم . من تا جایی که تونستم کلماتی که فکر می کردم ممکنه به خاطرش رد بشه رو سانسور کردم ولی اگه بازم مشکلی بود بگید . با تشکر فراوان 🙏🏻
عمارت امنیت سابق را نداشت مشکلات مانند سیلی بر سر این خانواده ریخته بودند . جدا از م...س...م...و...م...ی...ت اما و پیدا شدن ج...س...د سالی مادر بزرگ هم بیماری سختی داشت جوری که نمی توانست روی پاهایش به ایستد . در این شرایط بسیاری از خدمتکاران و پیشخدمت ها هم ا...ت...ع...ف...ا داده بودند . هر روز نگرانی ویولت برای کتابخانه بیشتر می شد . او حالا متوجه شده بود ، شخصی که به دنبال اون اسناد و مدارک بود می توانست هر کاری انجام دهد . آیا او هم می ترسید ؟ شاید، ولی وقتی به عواقب دست پیدا کردن اون شخص به کتابخانه مخفی فکر کرد تصمیم گرفت تا شجاع تر باشد . او این کار را برای خانواده اش انجام می داد . عمارت ۲۴ ساعت شبانه روز پر از کاراگاه و پلیس بود و بزرگتر ها نگهبانان زیادی را استخدام کرده بودند و محدودیت های زیادی برای بچه ها وجود داشت . این کار ویولت ، نادیا ، هارلی و الکس و الکسا را بسیار دشوار کرده بود . ویولت بیشتر اوقات را در کتابخانه می گذراند تا هواسش به کتابخانه مخفی باشد . او از پدرش به ب...ه...ا...ن...ه ی مطالعه اجازه گرفته بود تا از اون اسناد محافظت کند .
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
حتما تو هم خیلی به امتیاز نیاز داری🌷
پس مشکلی نیست میتونی توی نظرسنجی آخر من
شرکت کنی🌱
یه قرعه کشی ده هزار امتیازی!هرشانس فقط ۲۰۰ امتیازه.پس بدو و شانس خودت رو امتحان کن تا ظرفیت پر نشده
پین؟
😍😘😘😘😍😍
عالی ببخشبد دبر دیر دیدم
نه عزیزم این چه حرفیه
عالی بود عزیزم:)❤️🩹
ممنونم 🥺✨
عالیییی عزیزممم
میسی عسیس دلم 😽
عالی
ممنون 😊
خیلی قشنگ بود نادیا جون♡♡♡♡
منتظر پارت بعدی هستمممم
چشم حتما جولی جون 😉
منم منتظر پارت یک داستان شما هستم 😁
پارت ۱ داستانم هم تو صفه بررسیههههه
کل پارت هارو نوشتممممم
💖💖💖
اوه چه خوب 😊
اره😊
خیلی عالی می نویسی نادیا 🧚🏼♀️
قربونت 😽
عالی بود🧚♀️🌷
ممنونم 😊
عالی بودددددد
داستانت فوق العادس
آدم بعد هر پارت دوست داره زودتر پارت بعدی بیاد تا بخونتش
همه داستان ها به یک خواننده مثل تو نیاز دارن آیلین قشنگم 😽
خب دیگه از این به بعد سعی می کنم زود زود بنویسم کنم 🙃
راستش من اول که نوشتم این پارت رو بهتر بود 😞 چون رد شد و من دوباره نوشتم یکم بد شد 😕
مرسی عزیزم😘❤
این پارت که من خوندم عالی بود حتما قبلش هم عالی بوده🙃💫
امیدوارم همیشه توی نویسندگی و زندگیت موفق باشی💗🌷
ممنونم 😁
💗🌷