دنیز:
*نظرته بریم فیلم ببینیم؟ گفتم:
-هوم. باشه بریم. تو چشمای دنیز انگار پروژکتور روشن کرده باشن من که فهمیدم میخواست من و بپیچونه یعنی اینا کی میتونن باشن؟ بعد از دیدن یدونه فیلم صدای کلید اومد. دنیز با وحشت بهم نگاه کرد. سریع سالن رو مرتب کردیم و رفتیم سمت اتاق من. خودمو انداختم رو تختم و دنیز هم خودشو پرت کرد کنارم. نمیدونم چی شد که کم کم چشمام گرم شدن و خواب با آغوش باز ازم استقبال کرد
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
حتما تو هم خیلی به امتیاز نیاز داری🌷
پس مشکلی نیست میتونی توی نظرسنجی آخر کاربر 𝕽𝖆𝖘𝖍𝖊𝖑(داخل لیست دوستانم هست)شرکت کنی🌱
یه قرعه کشی ده هزار امتیازی!هرشانس فقط ۲۰۰ امتیازه.پس بدو و شانس خودت رو امتحان کن تا ظرفیت پر نشده
پین
شما هم به امتیاز نیاز داری؟؟🍬
مشکلی نیست که ! فقط باید به نظر سنجی من سر بزنی🥜
یه قرعه کشی بیست هزار امتیازی💰🪙
هرشانس فقط ۲۰۰ امتیازه.
.پس بدو بدو😉😉
شانس خودت رو امتحان کن عزیزم تا ظرفیت پر نشده🌷
پین؟
ناظرا این تست هارو منتشر میکنی؟سه روزه تو صف برسیه
بست فرندم؟...نه ندارم...
دیگه تابستونتو هدر نده!
اگه منتشر کنی ۲۰۰ برات میزنم💕
راستی داستانت هم قشنگه
داستانت عالیه:)
همینجوری با اشتیاق ادامه بده ❤️🩹
از خودت بهترین نویسنده رو بساز 🍁
هیچوقت نام امید نشو ،
چون با کمی تلاش
میتونی بهترین خودت باشی 🌷
همیشه تلاشت رو ادامه بده تا به اهدافت برسی🥹
با آرزوی موفقیت : لونا 🌻
مرسی 🥹🫶🏻
خواهش می کنم 🌷🥹
🥹
🌷
ناظرش بودم
واقعا عالی بود
مرسی ♡
جهت خالی نموندن کامنت
مرسی :)
خیلیی قشنگ بود ولی همینقدر بود؟پارت بعدی چیزی نداره؟
مرسیییی ♡
چرا ادامه داره