🌚اتک ان روزه؟🌚

اینجا ما فاطمه ابه گرم و ارن شهبازو داریم.🤡 ان دو در صبح درحال مکالمه بودند🤡 که ناگهان ی پیرمرد که اسمش یادم نیس🤡 به سمت انها امد🤡

بعد که نزدیکشون میشه میبینن دستش سینی افطاره🌚

بعد ان مرد که اسمش یادم نی گفت:روزتون رو باز کنید 🌚🤡 بعد ناگهان از آن جنگل ی صداهایی میاد

بعد دسته ای از مردمان گفتند:بدون ما افطار میخورید؟! بچه ها عزیز یادتان باشد که این کار را انجام ندهید🌚🤡

عه تبلیغات🤡

بعد مردمان گفتن:خیلی بدجنسید🤡🌚

بعد ارن گوفت:استغفرالله ارن میخواس با فاطمه حرف بزنه که حواسش پرت شد🌚

بعد ان پیرمرد آنهارا در جمع افطار خوران اورد بعد🌚🤡

بعد ان مرد برایشان اب چشمه ی سرد اورد🤡🌚 ابه چشمه هس چیز دیگه ای نیس🤡🤡

بعد ارن اب چشمه ی سرد را مینوشد🤡🌚

بعد چون آب سرد بود ارن یخ میزند و لپش گل میکند🌚 اب بودا اب چشمه ی یخ🌚

بعد ان چراغ بی ادب ژیغ زیق میکرد و کارش اذیت کردن مردم بود و حرام بود🤡🌚 بعد یکی از انها کلاهی به سمت چراغ پرت کرد و چراغ قول داد که ژیق زیغ نکند 🤡🌚

بعد همه دور هم اب یخ خوردند و آواز خوندند رقصیدن و بعد🌚🤡

و بد خسته شودند و مث بچه انسان رفتار کردن و تصمیم سال نوی شان را از ماه رمضان گرفتن تصمیم مث بچه آدم بودن و مث بچه تایتان نباشن بود🤡🌚پایان اما تا اخر بورو🌚

اخخ ببخشید اسلاید اضافه🗿🌚