بال های سیاه. s2. p1

سلام خوش اومدین فصل ۲ آبشار بال. ( یه چیز الکی گفتم 😐) لایک و فالو فراموش نشه

همین الان بگم که ( تو این داستان خبری از دیپر و میبل معما کده شک نیست ) ما رسیدیم و اولین چیزی که حس کردم بوی درختای کاج و قارچ بود. 🌲🌲خیلی بوی خوبی بود

حالا باید برم اسکان بگیرم . مگه میشد گرفت شونصد نفر دورم جمع شده بودن هی می گفتن امضا بده .🖤💙🖤😅😐😐😐😐😐

به حر بد بختی شده بود اسکان گرفتم و رفتیم داخلش. آلیس گفت: آخیششش😀😀 راحت شدم خیلی خسته بودم ۳ ساعت نشسته بودم تو اتوبوس😤 بهش گفتم آره باید استراحت کنیم.

روز بعد : خب امروز میخوایم بریم مجسمه بیل سایفر رو که الکس هیرش یه جا تو جنگل قایم کرده پیدا کنیم🧐💛⚠️

آلیس: آیناهاش ایناجست ⚠️ من:کو کجاستتتت🧐🧐 آلیس: اینجاس پیش من 🤦🏻‍♀️ من: آها اومدم🤦🏻‍♂️🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️

آلیس: خودشه😮 من: خودشه😮 آلیس: چرا وایسادی باهاش دست بده.😶 من: باشه✋ خب بخیر گذشت اتفاق خاصی نیافتاد 😅

خب وقتشه بریم دریاچه گمشده رو ببینیم( اینو از خودم در نیاوردم واقعا تو ایالت ارگان یه دریاچه گمشده هست بزنیم گوگل) میخوام سوراخشو ببینیم🤔🏞

برید بعدی کارتون دارم🙂🙂⬅️⬅️ ( و بگم پارت ۱ فصل ۲ تموم شد🤗)

منو اینجوری تصور کنید🖤💙🖤

آلیسم اینجوری💟