یک پرنسس اسکاتلندی برای بازگشتی آبرومند به خانه میخواهد بزرگترین دشمن کشورش را دستگیر کند، اما حالا شخصی که دستگیر شده خودش است.
پاسخ جوپونت دختر رو سرجاش نشوند. +از اونجایی که فرمانده ی گروهی.. پوزخندی زد و ادامه داد: دوستات ممکنه هرلحظه بیان دنبالت. دختر که از پرحرفی خسته شده بود گفت: خب که چی. نیکلاوس ادامه داد: تو بهشون میگی که عملیات کنسله. دختر کمی سرش رو پایین انداخت و لبخند زد، بعد به سرعت لبخندش رو جمع کرد و پرسید: بهشون بگم دنبالم نیان؟ + دقیقا. دختر لبخند شیطنت آمیزی زد و چیزی گفت. نیکلاوس منتظر مترجم موند: + و در غیر اینصورت؟ جونگکوک با حرکت سرش به وسایل ش،ک،ن،ج"ه اشاره کرد. اما دختر به جای اینکه ذره ای بترسه سعی داشت به زور لبخندش رو پنهان کنه؛ اما مشخص بود که توی اینکار خوب نیست! نیکلاوس پرسید: راستی، اسمت چیه؟ دختر دستهاش رو بالا برد و مرد مترجم گفت: صدام کن لیلیث!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)