بنگتن سر جلسه امتحان

*هنوز برگه هارو ندادن* کوک: هی یونگی برسونیا یونگی: من هیچی نخوندم هوپی: زر میزنه دیشب سرش همش تو کتاب بود یونگی:-_- ته: نگران نباش بانی کوچولو خودم بهت میرسونم کوک: مرسی هیونگ*_* ته: فقط همین؟

کوک: پس چی؟ ته* زبونشو دور لبش می کشه و ددی طور به کوک زل میزنه* کوک* یکم خودشو اینور اونور میکنه*: بستگی به نمرم داره ته: از الان بیستی

نامجون: هی جین هیونگ تو کمک نمی خوای؟ جین: چی؟ معلومه که نه جین: من دیشب کلی خوندم ، درباره ی من چی فکر کردی نامجون: باشه باشهه مراقب برگه هارو پخش میکنه

مراقب*رو به بنگتن*: شما هفت نفر.. حواسم بهتون هست این سری قرار نیست از زیرش در برید هوپی*زیر لب*: تو شلوارتو بکش بالا تا نیفته نمی خواد حواست به ما باشه مراقب: کسی چیزی گفت؟؟ هوپی: نه نه من گفتم نگران نباشین از روی هم نگاه نمی کنیم مراقب: اها ، شروع کنید ... هوپی: هی یونگی هوپی: هیونگ هوپی: احمق با تو ام یونگی: ها چیه هوپی: سوال سه رو بگو یونگی: هنوز نرسیدم هوپی: چرت نگو تو که الان سوال دهی یونگی: تو که برگمو میبینی چه مرضی داری میپرسی؟؟؟

جین*عاجزانه به نامجون خیره شده* نامجون* اصلا حواسش نیستو داره جوابارو مینویسه جین: نامجونی جین: لاو جین: کودن نامجون: جین...با منی؟؟؟ جین: اوهوم نامجون: کدوم سوال؟ جین: ۱ تا ۲۰ نامجون: عاا...دقیقا وتف؟؟ جین: نمیگی؟ نامجون: چرا چرا بزار بنویسم ... جیمین: پیس جیمین: پیس پیس جیمین* یه لگد میزنه به صندلی هوپی* هوپی: هوووو چته جیمین: برگتو بده هوپی: من که هنوز چیزی ننوشتم جیمین: چرت نگو بده هوپی: بزار حداقل اسممو بنویسم خالی نباشه جیمین: بده دیگ هوپی: بیا بگیر بابا نزن منو جیمین : اینکه سفیده هوپی: من ک گفتم بهت جیمین* یکی محکم میزنه پس گردن هوپی* مراقب: اونجا چخبره

تا هوپی خو‌است حرف بزنه جیمین گفت: ایشون میخواست از روی برگه من نگاه کنه هوپی: اما... مراقب*رو به هوپی*: زودباش برو ته کلاس ، برگتم بیار تحویل بده هوپی*رو به جیمین*: دارم برات جیمین خان جیمین*دور از چشم مراقب به هوپی زبون درازی کرد* ... ته: هی کوک چیزی نوشتی کوک: عامم...راستش نه ته: بده من برگتو کوک: ننوشتم هیچی ته: قرار شد من بهت کمک کنم دیگ نه؟ کوک: عااا هیونگ ... مرسی :) جیمین*رو به ته*: هی تهیونگ برگتو بده من یه کوفتی بنویسم ته*اشتباهی برگه کوک رو بهش میده*: بیابگیر جیمین: .......🤦‍♂️