خب من این رمان رو خیلی وقت پیش نوشتم و میدونم مشکل داره اما محض سرگرمی پستش کردم...
مقدمه:"میگویند حتی تاریک ترین شب هم تمام میشود و خورشید طلوع میکند .
حتی در تاریک ترین زمان ها می توان خوشبختی را پیدا کرد
فقط اگر یک نفر به یاد بیاورد چراغ را روشن کند."
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
37 لایک
@𝐒𝐞𝐯𝐞𝐫𝐮𝐬
صبر کنمگه داستان مینویسی؟
______
نوشتم بعد دیدم خوب در نیومده بعد دوباره پاککردم و تقریبا بیست بار این روند رو تکرار کردم و بع نتیجه ای نرسیدم.
عاو
@𝐒𝐞𝐯𝐞𝐫𝐮𝐬
آهاااا،آره یادم اومدداشتم به مبینا میگفتم
______
ببین تو کل آلزایمر داری😂😔
ارثیه
وضعیت من خرابه اصن
امروز یادم رفت که دیشب شام چی خوردم
وای...
مبینا یه سوال
معنی بیوت دقیقا چیه؟
امم یعنی کسی که طرفدار آلن هست
آها
آره
البته دقیق نمیدونم ولی خب بنظرم یه همچین چیزیه
خواستم بگم قشنگه
🥲💗
واییی راستی مبینا
رفتم عکس پدر آلن رو دیدم
نمیدونم چرا یاد نقی معمولی افتادم
عجب...
جهت حمایت از شما تست عالی بود 🧸🩷
چطوری به این میگی خوب نیست هاان؟(مغز: همونجوری که تو به داستان هات ایراد میگیری تازه داستان این کجاا و داستان تو کجا.)(من: صحیح می فرمایید.)
والا من که نویسنده نیستم
اما همه مون میتونیم با تلاش همه چیز رو بهتر کنیم
صبر کن
مگه داستان مینویسی؟
عالیه :) 🧚♀️
ممنون(:
خواهش میکنم :) 🎍
عالی بوددددددددد
اولین فن فیکشن که دوست داشتم😔💔
اشک*****
خوشحالم که خوشت اومد
فن فیک منم خواستی بخون:)
𝕃𝕚𝕓𝕖𝕣𝕥𝕪
𝐄𝐯𝐚𝐧𝐞𝐬𝐜𝐞𝐧𝐜𝐞
| 1 ساعت پیش
یه بزرگی می گفت شات آپ مالفوی الان من مالفوی رو با کاربر سورس عوض می کنم✨️
____________________
ببین عزیزم اون بزرگ که می دونم چه کسی هست ق.ل.ط کرده به مالفوی من چیز میگه 🥺☠️🍏
ای بابا😔
وقتی به دراکو چیزی میگن ناراحت میشم....مثل وقتی که سوروس جیمز رو با لیلی دید 😭💔
هوم،درک میکنم
البته من به نظر دیگران راجب شخصیت مورد علاقم احترام میزارم اما هیت رو تحمل نمیکنم
👍💔
( کامنتم جهت شد شوخی بوداا...جدی نگیرین 😅 )
😂
واو با همون جمله اول شروع بهش جذب شدم 🤩🤩🤩👍👍👍
🍀🍀
فوق العاده بود!فن فیک های کمی هستند که با کلمات بازی کنند و موضوعات خاص داشته باشند...اکثر نویسنده های محترم فقط یه شخصیت به داستان اضافه می کنند...ولی مشخصه درام خیلی جذابیه...
وقتی خوندم گفتم صبر کن اینو کی نوشته؟و نام کاربریت رو دیدم...اوه آره یادمه گفته بودی توی یه کامنت که میخوای تابستون داستان بدی
نف،رین زمان روت کارگذاشته شده عزیزم،تا ۱۲ شب فردا مهلت گذاشتن پارت بعد رو داری*به مقدار حجیم😔*✨️
واو...خب...متشکرم!
و اینکه پارت رو گذاشتم اما رد شد،دوباره الان گذاشتم.
حرفات باعث شد ل.ال شم😅
مرسی که بهم امید دادی:)
صبر کن
من کی گفتم میخوام داستان ادامه بدم؟
یادم نیست فکر کنم داشتی با مبینا حرف میزدی...دقیق یادمه حوالی عید بود...یا ثمین...نه نه مبینا بود
آهاااا،آره یادم اومد
داشتم به مبینا میگفتم
قشنگ بود خیلی 🥺✨
منتظرم برای پارت ۲
تشکر
حتما!