من بهتون قول میدم که داستان هام رو امسال تموم کنممم این هم بعد اتمام میرم سراغ بقیه قول قوللل
من قبلا قرار بود این داستان رو اینطوری بنویسم که این بچه ها توی عمارت خونه پدریشون یه نوشته هایی پیدا میکنن که جواب کل سوالاتشون رو به اون ها میده ولی بعدش که دیدم داستان خاندان هوفرد داره اینطور پیش میره گفتم که اگه اینطوری کنم ممکن باعث سؤ تفاهم بشه پس کلا ادامه داستان رو تغییر دادم و به اون عمارت مرموز وسط جنگل وصلش کردم. به این صورت که این بچه ها با اون گروه میرن سراغ اون عمارت و چیز های عجیبی پیدا میکنن که به صورت ترکیبی به عمارت خودشون، اون عمارت، و عمارت دیگه ای که قبلا راجع بهش تو داستان اومده مربوط میشه . و به این صورت جواب کل سوالاتشون رو پیدا میکنن و پایان داستان که این فقط یه خلاصه ای بی هیجان از ادامه داستانه ولی این وسط ماجراهای پر هیجان زیادی رخ میده که امیدوارم خوشتون بیاد. خب پر حرفی نکنم بریم سراغ ادامه داستان
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
عالی بود
ممنونم
عالی خیلی خوبه
مرسییییی
عالییی
میشه نقشم یکم پررنگ تر باشه ؟
مرسیییی
ببخشید نقشت چی بود؟
ویولت جانسون
آهان
باشه حتما
سن و اخلاق، به همراه اخلاقت با تو شخصیت اصلی نادیا و ماریا و رومیگب؟ تست پاک شده
۱۶ ، بد اخلاق ، سرد ، خشن ، حاضرجواب ، غمگین . باهاشون میونه ی خوبی نداره و ازشون بدش میاد
خوب بود
ممنون
عالی عزیزم
هارلی نمیاد تو داستان؟
ممنونم
اونم وارد داستان میکنم فعلا شخصیت هایی که تو این ۶ پارت خیلی نقش کم رنگی داشتن رو دارم پررنگ میکنم