
سلام داخل این تست می خواهم کمی از زندگی خودم و کمی تخیلی بنویسم خواهش می کنم کامنت کنید 🙏🙏🙏🙏🙏

سلام من مارال هستم من قدرت های جادویی دارم ولی فکر نکنید یک آدم بدی هستم من آدم خوبی هستم و جالب هست که بدانید جادوی من تخیل هست یعنی میتوانم به هر چیزی که فکر کنم آن را بسازم یا انجام دهم ، بله درسته هر چیزی که این یعنی هر کاری

من یک ابر قهرمان نیستم ولی با جادو هایم به مردم کمک میکنم و همه هویت من را می دانند

من با آدرین اگرست ازدواج کردم و س صاحب سه بچه هستم اولی پنج سالش است : آردین دومی ده سالش است: ماهک سومی پانزده سالش است: ماندگار شاید بگید اون ها هم جادو دارند اما باید بگم نه و فقط در خانواده ی ما من و آدرین و ماندگار جادو داریم
آدرین اگرست : با جادو : با معجزه گر: قدرت کت نوار یا گربه سیاه مارال بورژوا : با جادو : بدون معجزه گر: قدرت تخیل یا لیدی طوفان ماندگار بورژوا : با جادو : با معجزه گر : قدرت یخ و آتش یا دو چهره
شروع یک زندگی جدید: آدرییین ، سریع این آردین رو ببر حموم تمام خونه کثیف شد آخه یکی نمیگه بچه برو درس بخون ماهک : مامان من این سوال رو مشکل دارم مارال : باشه باشه آدرین ما میریم خونه ی خواهرم کلویی بعد کلاسیک و آردین میان اونجا اینطوری دخترا درس بخوانند آدرین : عالی
راستی آلیا و کلویی خواهرای من هستند و کلویی با لوکا ازدواج کرد و یک بچه ی پنج ساله ی دختر به نام کلاسیک دارد آلیا هم با نینو ازدواج کرد و دوتا بچه ی دختر ده ساله به نام های نیلی و نیلو دارند کلویی هم شهردار پاریس هست

بعد از انجام عملیات جابهجایی بچه ها :
از زبان لوکا : خب انگار آبجی مارال اومد کلویی : آهای آبجی فقط دوسال از تو کوچولو تر هست راوی : درسته ، لوکا هم برادر مارال و کلویی و آلیا هست و کلویی: خفه ، نمی بینی خواهرم داره میاد پس اینقدر پر حرفی نکن و به کارت برس راستی اگه خدمتکاری یه چایی بیار راوی : اما من راوی هستم کلویی: پس به کارت بررررررس
خب نظرتون تا اینجا چی بود ؟ صحیح یعنی عالی غلط یعنی بد
لوکا : رفتم سریع برای آبجی کوچولوم چایی بیارم مارال : نه مرسی من نمی تونم بخورم لوکا : چیزی شده آبجی؟حالت خوبه؟
مارال : آره فقط ........ هیچی اومدم با کلویی آروم حرف بزنم راوی : بعد کلویی مسخره با اون صداش گفت کلویی : آهای یه بار دیگه با من این طوری حرف بزن زیر کفش پاشنه بلند لهت می کنما راوی: باشه تو هم ورور می کنی بچه ها منتظرن کلویی : آهان فهمیدم خب باشه کلویی : آبجی چیزی شده؟ مارال : نه فقط من دارم میرم آلمان و من کلویی: چی شده ؟ مارال : من باردارم
بچه ها کامنت ، لایک و فالو فراموش نشه ممنون 💕💕💕💕💕 و ببخشید بی مزه بود و کم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خواهرم ی بار میگی لوکا با کلویی ازدواج کرده ی بار میگی لوکا برادر کلوییه
جریان چیه؟😐
عزیزم خواهر برادر با هم ازدواج کردند