داستان های میراکلسی من

هوگو:اولین برف زمستونی😍 اما:به نظرت ساختن گربه و کفشدوزک چقد سخته🤔 ه:چرا🤔 ا:آخه میخوام مامان و بابا رو درست کنم😁اینجوری هر چی بخوام بهم میدن😌 ه:مامان بابای اصلی چی🤔 ا:یه کاریشون میکنم😈(میخواد توی برف دفنشون کنه)

آ:مرینت عزیزم م:بله عزیزم آ:یه چیزی بگم؟ م:بگو عزیزم😍 آ:من حامله ام😁😌 م:آدرررررررین😡😡

م:وای تو چه قد خوشگلی🤗 آ:چیزی گفتی؟ م:من باید برم😳 آ:مرینت،منم دوستت دارم🤭

آ:لای لا لا لای لای🎤 م:آدرین👱🏻‍♀️ آ:بله عزیزم😍 م:گفتم بچه ها رو بخوابون و صبحونه درست کن،نگفتم که پرده گوششون رو پاره کن😏😌

رز :جولیکا این برای توئه😍 جولیکا:مرسی رز😑 میلن:بوس بوس ایوان😘 ایوان:اوه😍 الکس:ایو🤢 کیم:ببین چقد قوی هستم💪🏻 مکس:حرفت ۹۸٪ درسته آدرین:سلام مرینت👋 مرینت:سلام آدرین🤭👋 آلیا:نینو این رو ببین نینو:وای آلیا😂😂 کلویی:دوپن چنگ مسخره😡 سابرینا:آدرین مسخره تره که اون رو دوست داره😌 کلویی:چی😨تو اخراجی😡 سابرینا:اوه من به دوستم خیانت کردم😭😭😭 ناتانیل:هی مایک این رو ببین🙂 مایک:وای😲این بهترین نقاشی برای داستان منه😃تو واقعا ذهن منو میخونی😊

م:بگو چیز😊 آ:چیز🤗 پ:کممبر کو😃 آ:😳 م:آدرین این کوامی چیه🤔 آ:از کجا میدونی....او مای لیدی😃 م:اوه اوه😑ضایع شد🤦🏻‍♀️

م:لوکا،دوستت دارم ل:منم همینطور😘 ب:من آدرین آگرست رو دوست دارم م:😳 ل:😳 ب:🤪

آ:سلام مری چه خوشگل شدی😘 م:مرسی آدرین منم همینطور😑 آ:چی😳 م:هیچی😳😳

م:بیا تیکی بخور ت:واقعا؟بازم ماکارون؟ م:میخوای کممبر بدم😡 ت:دوست دارم امتحان کنم😋 م:غلط کردم😐

گ:وییییژ! آدرین هر چی بخوای بهت میدم😘 آ: واسم برو خواستگاری لیدی باگ😃 گ:غلط کردم😐

ج:لوکا ل:بله جولی ج:من کیم رو دوست دارم😳 ل:چیییی😳 تو غلط میکنی😡

ب:نای نای نای نانای ل:آفرین دخترم(گوشم کر شد😨)

م:خودش کافی نبود اینا رو هم گربه کرد🤦🏻‍♀️

ت:(وای بیسکوییتم مزه کممبر گرفت🤢) پ:(وای کممبرم مزه بیسکوییت گرفت🤢🤢)

ا:تو تک شاخ دوست داری🦄 ه:نخیرم!تو ماشین دوست داری🚗 ب:من چی رو دوست دارم🤔آهان😃من کممبر دوست دارم😋🧀 ا:ایو🤢 ه:حالم بهم خورد🤮 پ:از کممبر های من نمیخوری ها😠

آ:نازی عزیزم😍 ن:به فرزند خوندگی قبولش کنیم🤔 آ:اما خودش مامان و بابا داره 😡 ن:خب...میخریمش🤑 آ:نه😡 ن:قرضش میگیریم🤔 آ:همین الان میبرمش خونشون😡😡 ن:نه😭غلط کردم😭

م:پیش به سوی پارک آ:برای بو.سه😘 م:چی گفتی😳 آ:اوه اوه😳