
سلام اینم پارت 9 امیدوارم خوشتون بیاد
🐞اومدیم از پنجره اتاق من بروم تو که یهو یه ابر شرور پیداش شد و بعد ما به خودمون تبدیل شدیم و چون چیزی نداشتیم من به میرا یه ماکارون دادم و آدرینم به کوامی خودش یه پنیر کممبر داد بعد به لیدی باگ و کت نوار تبدیل شدیم و رفتیم تا ابر شرور رو شکست بدیم و دادیم بعد استاد فو زنگ زد(مرینت با استاد فو آشنا شده)گفت که ترکیب های قدرت هامون رو پیدا کرده من هم خوشحال شدم و به آدرین گفتم بعد باهم رفتیم اونجا پیش استاد فو (این🐢علامت استاو فو هستش)🐢خوش اومدین🐞سلام🐾سلام🐞یهو گوشواره من و انگشتر آدرین صدا داد و به خودمون تبدیل شدیم بعد به تیکی و پلگ غذا دادیم 🐢😲شما هوین همو میدونین؟🐾اره🐢اما نباید بدونین
🐞حالا که میدونیم بعد منو آدریه همو ب.و.س.ی.د.ی.م بعد باهم گفتیم عاشق همدیگه هم هستیم (1ماه بعد)🐞آدرین آماده شدی🐾آره🐞پس بیا بریم فرودگا دیرمون شد(مرینت و آدرین برای دانشگاه قراره با هم برن چین و مرینت الان نگهبان معجزه گر هاست)
(ارباب شرارت لیدی باگ و کت نوار هویت همو میدونن و گابریل است از شرور کردن مردم برداشته)🐞خب جعبه معجزه گرها هم برداشتم بریم رفتیم فرودگا همه اونجا بودن بعد خداهافظی رفتیم و سوار هوا پیما شدیم و هواپیما حرکت کرد بعد چند ساعت رسیدیم
🐞طبق همون آدرسی که مامان فرستاده بود رفتیم خونه خودمون خونه خیلی بزرگ بود و 25 تا اتاق داشت یه باغ خیلی بزرگ داشت که آدم توش گم میشد🐾وای این خونه چقدر بزرگه🐞جعبه معجزه گرها رو باز کردم همه کوامی ها اومدن بیرون کاوکی:وای اینجا خیلی بزرگه تریکس:آره خیلی بزرگه
اریکو:خیلی قشنگه استامپ:هم بزرگه هم قشنگ(استامپ کوامی گاومیش هستش)🐾باشه دیگه هالا بریم🐞من میرم یه چیزی درست کنم بخوریم ادرین به نظرت ماکارون خوبه🐾خوب نیست عالیه🐞رفتم و ماکارون درست کردم و میز رو چیدم برای کوامی هاهم درست کردم بقیه رو صدا کردم همه اومدن
🐞بعد خوردن ماکارون ها من ظرف ها رو جمع کردم و شستم بعد رفتم تو حال و به آدرین گفتم من میرم بیرون تنهایی یه چرخی بزنم 🐾باشه عشقم برو🐞رفتم بیرون (نویسنده:سلام مرینت خانم☺🐞سلام ایناز جه عجب از این طرفا جواب یه سوالی رو بهم میدی؟نویسنده:چه سوالی هر سوالی داری بپرس🐞آخر این داستان چی میشه؟نویسنده:اینو نمیدونم)یهو گوشیم اسمس اومد
دیدم جیمین هستش نوشته بود برو کنار رودخونه منم رفتم به یهو یکی از پشت چشمام رو گرفت بعد دستش رو از جلوی چشمام برداشت برگشتم دیدم جیمینه♦سلام مرینت🐞سلام جیمین♦میدونستی منم توی دانشگاهتون هستم🐞واقعا♦آره مرینت و راستی میخوام یه چیزی بهت بگم🐞بگو♦مرینت دیگه با اون پسره آدرین نگرد🐞چرا♦خواهم میکنم آدرین رو ول کن و بیا با من زندگی کن🐞دوست ندارم♦😬دیگه هق نداری با اون پسره بدریخت بگردی 🐞😬یه باره دیگه به آدرین بگی بدریخت من میدونم با تو♦😠گفتم دیکه با آدرین نمیگردی🐞به تو چه دوست دارم بگردم و بعد از اونجا رفتم و رفتم خونه
🐾سلام مرینت چه زود اومدی🐞سلام اومدم با هم بریم بیرون 🐾باشه بیا بریم بیرون🐞با آدرین رفتم بیرون با هم داشتیم میرفتیم که تو راه بستنی دیدم🍨😋ادرین بستنی میخوام🐾باشه عشقم الان میگیرم🐞بعد آدرین رفت بستنی گرفت و اومد و باهم خوردیم بعد داشتیم میرفتیم که پشمک دیدم😋ادرین پشمک میخوام🐾باشه عشقم 🐞ادرین رفت پشمک گرفت و اورد و با هم خوردیم بعد باهم رفتیم لب دریا اونجا چندتا دکه بود رفتم از یکی قالیچه گرفتم و دادم ادرین پهن کنه که چشمم به یه دکه افتاد که شربت داره🍹😋رفتم گرفتم و باهم خوردیم بعد چند دقیقه تماشا به دریا چشمم به یه دکه افتاد که هندونه داره🍉😋ادرین دلم هندونه میخواد
🐾واقعا جا داری🐞تا دلت بخواد بعد آدرین رفت و هندونه گرفت و با هم خوردیمبعد دوباره چشمم به سیب زمینی سرخ کرده افتاد🍟😋ادرین سیب زمینی سرخ کرده میخواد🐾باشه🐞بعد آدرین رفت گرفت و باهم خوردیم بعد 5 دقیقه به دریا زل زدیم و بعد رفتیم خونه بعد باهم پتو و دشک انداختیم و خوابیدیم بعد چند ساعت از خواب پاشدیم
خب بچه ها این پارتم تموم شد امیدوارم خوشتون بیاد بای بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییییییییییبییییییییییییییییییییییییییییییی عالیییییییییییییبییییییییییییییییییییییییییییییی عالیییییییییییییبییییییییییییییییییییییییییییییی عالیییییییییییییبییییییییییییییییییییییییییییییی عالیییییییییییییبییییییییییییییییییییییییییییییی
لطفا به تست های منم سر بزن
ممنون💖💖
عالی بود پارت بعدی هم زود بذار🌹💐🌹
ممنون💖💖پارت بعدی توی برسیه خیلی وقته