داستان زندگی ربکا از زبون خودش و بعضی دیگه از کاراکتر ها 🌠🧡
خب.......سلام....همونطور که معلومه من یه ویزلی ام.....یه دختر مو نارنجی کک و مکی ، که توی یه خانواده پر جمعیت بزرگ شده....قبل از هر چیزی بگم که همه تون رون رو به ترسو بودن یا دست و پاچلفتی بودن میشناسین و خب....والدین منم زیاد به اون اهمیت نمیدن......البته با وجود ۸ تا بچه حق هم دارن......ولی من تنها کسی ام که به رون باور دارم و اون رو با تمام وجود دوست دارم....( حتی بیشتر از بقیه اعضای خانواده ام 🙃)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
37 لایک
از خانواده ویزلی خیلی خوشم میاد ولی از جینی اصلا خوشم نمیاد
🧡🌠
عالی
ممنونم 🧡🌠
جهت خالی نموندن
بی نهایت به توان 1 از 10
عالی بود
ج چ: ۴ از ۱٠
ممنون🧡🌠
رمانت عالی همینجوری ادامه بده💝
ج چ : 10000000000000000000000000000000000000 از 10
ممنونم 😁🌠🧡
فرند بشیم؟
باشه🧡🌠
رمانت عالیه لایک شد:)
به رمان های این کاربر هانا&اما و دختر ریدل سر بزن🎶
ممنونم......حتما🌠🧡
داستانت عالیه (:
مطمئنم میتونی یکی از
بهترین نویسنده ها بشی !🌷
همینجوری به کارت ادامه بده و
از خودت بهترین نویسنده رو بساز .🔮
با آرزوی موفقیت:لونا 🌷
به کتابخانه ی کوچک لونا هم سری بزنید :)🌻
پاترهدا داستانم مخصوص پاترهداس حمایت شه؟
از داستانت حمایت میشه از داستانم حمایت کن ):🔮
خیلی ممنونم......حتما حمایتت میکنم 🧡🌠
خواهش می کنم:)
مرسیی