خب اینم از پارت ۳ 🦋
اصلا باورم نمیشد که اعضا رو از نزدیک دیدم هنوز تو هنگ بودم ساعت رو نگاه کردم دیر وقت بود باید زودتر میرفتم هتل مگرنه دیگه تاکسی فک نکنم گیرم بیاد یه تاکسی گرفتم رفتم هتل پول تاکسی رو حساب کردم پیاده شدم رفتم سمت آسانسور که گوشیم زنگ خورد استاد دانشگاهم بود زودی جواب دادم آورین=سلام استاد کاری داشتین.تستاد =سلام آره زنگ زدم بهت بگم که کارای خوابگاه و دانشگاه جور شده میتونی بری .با شنیدن حرف استاد واقعا خوشحال شدم آورین=واقعا ممنونم استاد. استاد =خواهش میکنم کاری نکردم وقتی صحبتم با استاد تموم شد دکمه آسانسور رو زدم منتظر موندم تا آسانسور بیاد
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
یک عدد فن بوی خر شانس😐پس من چی من کره میخامم😐🔪🔪
عالیی بود💜💜
ممنونم🙂🦋
توواقعا فن بوی هستی؟
بهنظر خودت چطور؟
😐💔نظری ندارم 😂
ولی شابگید پسر باشی اره😂
نمیدونم پس از این به بعد از دید تو من پسرم
😐💔🚶♀️
پس دختری 😂😂😍
آجی میشی؟
مریم14 سالمه
من که نگفتم دخترم نه پسر فقط گفتم از دید تو
داداش/آجی 😡الان داری رو اعصابم راه میری
عالی پارت بعدی 🙂🖤💫
عالیییییی بود 👏👏
پارت بعدی لطفا💜💜
ممنونم فکرکنم فردا منتشر بشه