خب گفته بودم که یه داستان دارم و میخوام نظرات رو راجبش بدونم .
با صدای چکش قاضی همهمه خوابید:《مقصرم ، می دانم ، حتی اگر اعدام شوم و باز زنده شوم شاید در همان زمان و همان مکان وهمان
موقعیت برای نجات آن کودک اقدام میکردم ، چون خود را در این اتفاق وحشتناک مقصر و مسئول میدانم . شاید بگویید من که سوادی ندارم چگونه این حرف ها را میزنم ؟ ولی باید بدانید در تمام مدتی که در زندان برای گرفتن حکم به سر میبردم به گفتن همین چند کلمه فکر میکردم . ای کاش قبل از ورود به آن ساختمان مرده بودم و آن کودک الان زنده بود.« قاضی که تا الان سرش را پایین انداخته بود آهی از سر خستگی کشید و به خانواده آن کودک خیره شد . گفت :《شما قصاص می خواهید ؟》
متهم زیر چشمی به خانواده کودک نگاه کرد . نمی توانست بفهمد که آیا آنها تحت تاثیر رفتار انسان دوستانه او قرار گرفته اند یا نه ؟
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
خیلی قشنگ نوشتی عالیه
میشه بیشتر بنویسی؟
این داستانک رو من تموم کردم و کار تایپش هم تموم شده و فقط انتشارش مونده .
فقط یک پارت مونده که اونم داره بررسی میشه
قلمت خیلی قشنگه دختر=))