سلام اومدم با قسمت دوم 🌸 بریم که شروع کنیم 💞 یادت نره لایک کنی 💓 یادت نره فالو کنی ❤❤❤
حامد شب را به مسافر خانه می رود . 😥 فردای آن روز هم به منزل رازمیک می رود . ☺ مادر رازمیک از او می خواهد تا زودتر به خانه رفته و همه را از نگرانی در آورد . 😊😊
هادی که تصمیم گرفته راهی جبهه شود 😨 ، وقتی موضوع را به مادرش می گوید ، توران عصبی شده و از منزل خارج شده و به خانه آقاجون می رود . 😏
حامد شب هنگام به خانه ی خودشان می رود و انگشتر احسان را به طاهره می دهد . 😍 یاسمن با منزل آنها تماس می گیرد ولی طاهره به خواهش حامد ، آمدن او را نمی گوید . 😥 یاسمن به بیمارستان می رود ، نامزد رازمیک به او می گوید که حامد برگشته . 😊😍
یاسمن همراه دوستش حنا ( حنانه ) به خانه ی آنها می روند . 😨😊💜 موقع خروج از خانه حامد را که از پنجره اتاق او را نگاه می کرد ، می بیند و دوباره بر می گردد ... 🌸
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
قسمت اول رو خواندین ؟
خیلی قشنگ بود 😘
💓💓💓💓
واوو خعلی باحال بود عاجی^^
ممنون 💓💓💓