
سلام فکر نکنید این داستان جدید هستا این همون داستان است اما اسمش خیلی ضایع و بریخت بود برای همین عوضش کردم

بعد از تمام شدن حرفایم خانم بوستیه گفت که: خب مرینت طبق گفته ات اول عاشق کسی میشی بعد میفهمی عشق نادرستی را انتخاب کردی خب اون عشق نادرستت کی بود من گفتم: جرعت ندارم که خودم بگم ولی تمام دوستام میدونن و بهم کمک کردند بهش برسم ولی فایده ای نداشت پس الیا جولیکا رز الکس نینو میلن...... بگین و باهم یک صدا داد کوچکی زدن و گفتن: ادرین اگرست ادرین سرخ شد و خانم بوستیه تعجب کرد و گفت: ولی مرینت ادرین که عاشق کسی نیست دوستام گفتن
چرا هست اسمش کاگامی...(ببخشید فامیلیش را نمیدونستم) ادرین گفت: نه نه نه من عاشق کاگامی نیستم الیا با اخم و خشم گفت: پس وقتی داشتیم بستنی میخوردیم کی داشت کاگامی را میبوسید کی مرینت را ناراحت کرد هان بگو میگم بگووووو(با داد) میدونی وقتی ۲ سال با اون کاگامی بودی دوست صمیمیم اولین دوستی که دقیقا مثل من رفتار میکنه و من را درک میکنه افسرده بود ۲ سال افسرده بود تو اون ۲ سال وقتی افسرده بود منم افسرده بودم نینو هم همینطور میدونی هر وقت مرینت را تو اون حال میدیدم ۲۴ ساعت فقط گریه میکردم هان بگو بگو کی ناراحتش کرد بگو کی هممون را زجر داد تو فقط یک بچه مغروری هستی که فقط به فکر خودش است فهمیدی بگو بگو کی این کار ها را کرده بگو بگووووووووو(با داد)
و بعد الیا گریه کرد و از خانم بوستیه اجازه گرفت و رفو دستشویی ادرین دیگه داشت از ناراحتی میمرد خانم بوستیه گفت: ادرین باورم نمیشه تو که بهترین شاگردم بودی این رفتار ها را کردی تو دختری به این زیبایی به این ماهی را رنجوندی ولی حالا گذشته ها گذشته مرینت ناراحت نباش الیا اومد تو و با عصبانیت به ادرین نگاه کرد و اومد پیشم نشست منم گفتم: ممنون که درکم کردی گفت: دوست ها برای همین موقع هان دیگه
بعد از مدرسه امدم خانه بعد مامان و بابام را دیدم که خوشحال بودن و گفتن دخترم ۲ تا خبر خوب دارم ۱: گابریل اگرست و ناتالی هاک ماث و مایورا بودن ۲: خوشحالیم که به کت نوار رسیدی مرینت: وای باورم نمیشه که هاک ماث و مایورا اونا باشن اره منم خوشحالم کاش پیشی اینجا بود تا میبوسیدمش کت: ارزوت براورده شد پرنسس مرینت :وای خدا پیشی جونم و بوسیدمش کت: ییه دفعه بغلم کرد و بوسه ای طولانی به لبم زد منم همراهیش کردم تام: وایییییی این ها چه زوج خوبی هستن سابین: تام منو بگیر الان از خوشحالی غش میکنم مرینت: بعد از ۱ دقیقه جدا شدیم و رو به پدر و مادر کردیم کت: خانم چنگ اقای دوپن ببخشید یادم رفت سلام کنم سلام سابین: اولا ما را تام و سابین صدا کن دوما اشکالی نداره سوما بیاین که ناهار حاضره
بعد از ناهار: کت: سابین تام من دیگه برم سابین: نه نه نه امروز مراسم دارین بعدم امشب پیش ما میخوابی مرینت: راست میگه کت میتونی بمونی عزیرم کت: مرینت تو که از قدرت میراکلس ها خبر نداری مرینت: اگر یادت باشه من مولتی موس هستم همه میدونن و من میدونم که چه قدرتی داری خب من میدونم اگر از قدرت ویژه معجزه گر ها استفاده نکنیم ۳ ساعت و نیم میتوانی استفاده کنی من گوشیم را روی الارم میزارم تا بیدارت کنم به کوامیت غذا بدی بعد از ۳ ساعت و نیم دیگه دوباره بیدارت میکنم داشتم توضیح میدادم که یک هو ....... خب همین طور که گفتم پارت بعدی رایگان است
گود بای😐😍😍😘😘😻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
لطفا توی مسابقم شرکت کنیدددد
سلام و پوزش از نیامدن تست ۴ من دیگر در تستچی فعالیت ندارم شما میتوانید بقیه این تست را در وبلاگ دنیای میراکلسی من ببینید اما اگر این عبارت را جستجو کنید یک عالمه نتیجه میاد پس اسم یکی از داستان های من را جستجو کنید یعنی بنویسید رمان عشق صحیح p2 اولین چیزی که براتون اومد را بزنید بعد وارد وبلاگ میشید
سلام دوباره اگر وقتی وارد وبلاگ میشین فقط داستان براتون میاد برید بالا ۴ تا گزینه است مثل تماس با ما صفحه اصلی درباره وب و اینا صفحه اصلی را بزنید میاد و از داستان های جذاب ما لذت ببرید
کم بود خیییلی کم بود😥😢
ولی خوب بود
راستی داداش من یه تست گذاشتم نمیدونم کی ثبت میشه اما همه عکس های مریکتیه
فقط برا تو گذاشتم که به داستانت حال بدی
داداش عالی بود بعدی
به داستان ما هم سربزن