منبعچنلآوایقلم
- سال سومِ دانشگاه بود که برای کارشناسی ارشدش اومد دانشگاه ما .
بایه تیپ و ظاهرِ عجیب و غریب .
پسر باشخصیتی بود و خیلی زود همه ی دانشکده مریدش شدن .
از قضا باهاش چهارواحد مشترک داشتیم . .
بلبل زبونِ کلاس تا قبل اون ؛
من بودم .
اما اومده بود تا رویِ منو کم کنه انگار !
موهاش بلند بود .
تا روی شونه هاش و یه ته ریشِ مرتب داشت و تویِ ابروهاش با تیغ خط انداخته بود .
خلاصه همه جوره دور بود از منِ رسمیِ اتو کشیده .
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
43 لایک
چشمایبیفروغ..! به لیست *کشاندیبهاوجستاره؛ افزوده شد.
توسط 𝘠𝘢𝘴𝘯𝘢
بسی زیبا و غمگین
زیادی قشنگ بود..
بک میدم🖇💗
خیلی قشنگ بود...
جهت حمایت از شما
من چرا گریم گرفت اخه ؟؟