5 اسلاید پست توسط: ゆりこ𝐂𝐡𝐚𝐧 انتشار: 6 ماه پیش 129 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
هنوزم کسی هست که رمان زرد بخونه؟ *نمیدونم تو کدوم دسته بذارم:/
کاور✔️ (با حضور افتخاری زنیتسو جان✔️)
کنیچیوا:> امروز تو این تست میخوام درمورد رمان های عامه پسند یا به عبارتی رمان های زرد صحبت کنم. درکل آشنایی من با رمان های زرد برمیگرده به حدودا 3سال پیش. اونموقع یکی از دوستام یه رمانی مینوشت اکثرا هم پارت هاش رو برام میفرستاد ک البته منم نمیخوندم ( دوست نمونه سال: ) یه روز هم همینجوری داشتم پیام هام رو چک میکردم که با یکی از پارت هایی که دوستم فرستاده بود مواجه شدم و تیکه اولش این بود:«بهش گفتم نه ولی اون به زور من رو kiss کرد»😐. حالا این فقط یه مثال بود، 99٪ رمان های زرد اینگونه هستن: دختر نقش اصلی داستان که بیشتر اوقات هم داستان از زبان اون گفته میشه: یه مغرور لجباز کیوت، چشم رنگی ، پوست سفییید مثل برففففف، دماغ صاف خدادادی، با پسر نقش اصلی مث تام و جری ان. حالا پسره نقش اصلی داستان: یه جذاب دخترکش پولدار مغرور کرمو، چشم عسلی، همه دخترا بجز دختر نقش اصلی براش میمیرن، با نیم درصد دخترای کره زمین ر.ل زده، سر دختر نقش اصلی مث چی کرم میریزه.
داستان اینجور رمان ها هم اینطوریه که این دوتا دختر و پسر هم دانشگاهی ان که کلا باهم مشکل دارن و دائما درحال کل کل هستن، یهو طی یه اتفاقی باهم همخونه میشن و آخر داستان هم زارت با یه پایان خوش تموم میشه. پسر دخترکش داستان سیکس پک که هیچ هشت پک داره، مدیر شرکته که نمیدونم کارشون چیه ولی همین که شرکت داره کافیه. اصن هم باباجونشون بهش کمک نکرده. دختر داستان هم خوشگل، مهربون، حرف گوش کن و لجبازه، هیچوقتتتتتتتتتت تحصیلات یا وضع مالیش از پسر داستان بیشتر نیست، وقتیم که پسر داستان روش غیرتی میشه و محدودش میکنه عین خری میشه که بهش قند دادن. مهم هم نیست که دختر داستان وضع مالیش پولداره، فقیره یا متوسطه، ایشون به تعداد موهای روی کله من و شما ها لباس و کفش و کیف و اکسسوری داره که همیشه خدا هم باهم ست عه.
بازم طی یه سری اتفاقات این دوتا دختر پسر با دوستاشون اکیپی میرن مسافرت شمال (اینو حداقل خودم تو 10 تا رمان خوندم) بعد یه شب به طور خیلی اتفاقی وقتی دختر داستان رفته لب دریا یهو میبینه عع! پسره کنارش نشسته. بعد اونجا یخ پسره باز میشه و روی دیگه ی شخصیتش نمایان میشه، یه شخصیت افسرده غمگین که گذشته بدی داشته. معمولا هم عشقش ترکش کرده یا بهش خیـ.انت کرده. وسطای داستان هم یه پاریزیت میپره وسط رابطه دختر و پسر که از قضا دختره عشق قبلی پسره بوده که ترکش کرده، معمولا هم اسمش پریسا یا سحره. حالا این پارازیت میاد با گریه و ناله به پسره التماس میکنه ک آره من از کارم پشیمونم برگرد پیشم و ور ور ور ور..
و در آخر بعد کلی دعوا درگیری و بدبختی و مشکلات و جداشدن و پخش شدن متن آهنگ های عاشقانه و غمگین وطنی و فهمیدن عشقی که رومئو و ژولیت پشماشون از دیدنش میریزه و هزاران مشکل دیگه دختر و پسر بهم میرسن و قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید! همین! البته از حق نگذریم، اکثر این رمان ها قلم نویسنده اش به قدری قشنگ و گیرا هست که یه لحظه نمیتونی دست از خوندن داستان بکشی.
5 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
ما یه قرعه کشی برگزار کردیم که به نفر برنده 15.000 امتیاز میرسه
هر شانس 300 امتیاز هست
پستت عالییی بوددد بیبی
تازه وارد تستچی شدم
بک میدم✨🌓🤍
وای حقققققققق
رمان در «همسایگی گودزیلا» دقیقاااا همینهههه پسره چش عسلیه، تو دانشگاه با دختره لجن لب دریا یخش باز میشه و.. اصن حق ب توان ده هزااار🫠
طرز نوشتنت هم عالی🤝😂
وای عرر توهم رمانش رو خوندیی😂
به طور واضح سم ترین رمانیه که خوندم:)
حق به توان هزارررر😐✨
D:
رمان زرد❎
فیلم ترکی☑️
حق✔️
درواقع منظورت فیلم ترکی و کیدراما هاست 🗿😐
به روایتی همون🗿👍
وای وای انقدر به طرز تعریف کردنت خندیدم که اشکام دراومدهه
خدا نکشتتت وااییی😂🤣
:)😂
خیلی حقه
و جمله اخرتم درسته اگه نویسندش خوب بیانشون کنه نمیتونی نخونی
ولی اکثرا همشون شبیه همن با تیکه های کوتاهی فرق
بشدت حقققق گفتی
ممنون:>♡
وای چقدر راست بوددد
D: