10 روز مانده تا تولد
چشمهايم باز شد،روى يك تخت شبيه تخت بيمارستان بودم،فكر كنم خواب الان بهترين تصميم است.محيط دورم ساختمانى گلى با شيشه رنگى بود؛پاتختى ام را از گوشه چشمم نگاه كردم يك معجون نارنجى با نوشته "معجون زود خوب شو" بود كه تا بالا پر بود.ناخداگاه در دستم گرفتمش و تا اخر خوردمش!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
تولدت مبارک☆
عالی بوددد🌹✨️
جودی چه خبرا خیلی وقته تو بلاگ دیگه ندیدمت
تابستون میام
ناظر پست خیلی خیلی قشنگ بود❤️❤️ شاپرک ❤️