« کاگایا اوبایاشیکی »

«کاگایا اوبویاشیکی» (Kagaya Ubuyashiki) یکی از شخصیت‌های مکمل انیمه جذاب و دوست داشتنی شیطان کش (کیمتسو نو یائیبا) است. او نود و هفتمین رهبر ارتش شیطان کش است که عمدتا همتایان و زیردستانش از وی با نام «اویاکاتا-ساما» یاد می‌کنند. او همچنین رئیس خانواده اوبویاشیکی است.

از نظر ظاهری کاگایا دارای پوستی روشن و موهایی به رنگ مشکی است که بلندی آن به شانه‌هایش می‌رسد. او از نوعی نفرین رنج می‌برد که باعث مرگ تدریجی او می‌شود، نفرینی که تا دم مرگ او را رها نکرده و به‌تدریج در تمام بدنش پخش می‌شود. از طرف دیگر ظاهر کلی پوست او به‌گونه‌ای است که گویا درحال پوسیدن و از بین رفتن است، تداوم این مشکل چشمان او را هم تحت تأثیر قرار داده و او را نابینا کرده است. بااین‌حال حتی شیطانی همچون موزان کیبوتسوجی هم نمی‌تواند قدرت و شخصیت او را نادیده بگیرد.

شاید یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های شخصیتی کاگایا آرامش او باشد. او درعین ملایمت، به اعضای ارتش شیطان کش اهمیت داده و آن‌ها را همچون فرزندان خود گرامی می‌دارد. کاگایا انتقادات مطرح شده در هر زمینه‌ای را شنیده و آن‌ها را مدیریت می‌کند، او همچنین به نقاط ضعف خودش آگاه بوده و در این مورد چه با خود و چه با دیگران صادق است. دراین بین ناتوانی او در تبدیل شدن به یک شیطان کش واقعی که قادر به کشتن شیاطین است، بزرگ‌ترین نقطه ضعف او درنظر گرفته می‌شود. این مسئله به‌خصوص از این جهت که او رهبری ارتش شیطان کش را برعهده دارد، نمایان‌تر به نظر می‌رسد.

او برای جبران این کاستی، همواره تک تک اعضای ارتش شیطان کش را به خاطر سپرده و هر روز برای طلب آمرزش برای اعضای درگذشته آن سری به قبرستان می‌زند. او این کار را ادامه می‌دهد، تاجایی که دیگر به‌دلیل بیماری توانایی حرکت کردن را ندارد و تازه در آن زمان است که انجام این کار روزانه را به اجبار متوقف می‌کند. البته نباید این رفتار ملایم را با ضعف او اشتباه گرفت، چراکه کاگایا با دقتی خاص هر وضعیت و موقعیتی را بررسی کرده و سعی می‌کند همیشه بدون سوگیری مشخص، توجه لازم را به خرج داده و شرایط را عادلانه و عاقلانه قضاوت کند. به‌عنوان مثال می‌بینیم که او وضعیت تانجیرو و نزوکو را بدون پیش‌داوری بررسی کرده و می‌پذیرد و حتی از هدفی که آن‌ها به‌دنبال رسیدن به آن بودند هم دفاع می‌کند. از دید افراد دیگر معمولا طرز صحبت کردن او، درعین ملایمت و روانی بسیار با درایت به نظر می‌رسد.

از جمله دیگر هنرهای او می‌توان به استفاده از کلمات یا تغییر لحن بیان اشاره کرد، به‌گونه‌ای که مخاطب را تشویق می‌کند به سخنانش به دقت گوش کرده و مسائل را از نگاه او هم درک کند. سخنان عاقلانه درکنار شخصیت کاریزماتیک و تأثیرگذار کاگا،یا باعث می‌شود افرادی همچون مویچیرو توکیتو منفعل یا سانمی شینازوگاوای عصبی هم بدون مشکل به حرف‌هایش گوش سپرده و او و تصمیماتش را درک کنند. البته اجازه ندهید این ملایمت فریب‌تان دهد، چون کاگایا می‌تواند در صورت لزوم با نزدیکانش رفتاری سختگیرانه هم در پیش بگیرد. شاید این سختگیری او بیشتر به این دلیل باشد که خودش می‌داند به‌دلیل نفرین و وضعیت بد سلامتی، فرصت چندانی برای پیدا کردن جانشین بعدی دراختیار ندارد و باید زودتر آن‌ها را برای پذیرش نقش احتمالی‌شان در آینده آماده کند. بااین‌حال حتی در این وضعیت هم همان هاله آرامش و ملایمت گرداگردش را فراگرفته و محبت او را در دل دیگران عمیق‌تر می‌کند.

اما در زیر این شخصیت مهربان و ملایم، کاگویا نفرتی و عمیق و سوزان را پنهان کرده است، نفرتی که نوک تیز پیکان آن به سمت موزان کیبوتسوجی نشانه رفته است. او که موزان را عامل زندگی نفرین شده خود و خانواده‌اش می‌داند، خشم خود را در سکوت نثار این شیطان اهریمنی کرده و بدون نشان دادن ذره‌ای ترس یا تردید؛ او را مورد خطاب قرار می‌دهد. کاگایا عامدانه و از روی تمسخر بارها نیت موزان برای تبدیل شدن به موجودی نامیرا و جاویدان را به چالش کشیده و با جسارت اعلام کرد که او درنهایت به این آرزو نخواهد رسید. او تا دم مرگ این راه و روش را ادامه داده و حتی تا واپسین نفس‌های خود برای کشاندن موزان به تله‌ای از احساس امنیت کاذب تلاش کرد. بااین‌حال نمی‌توانیم این حقیقت را نادیده بگیریم که موزان هم باوجود همه نفرتی که نسبت به کاگایا در وجودش حس می‌کرد، همزمان نمی‌توانست احساس شگفتی خود را نسبت به شخصیت خاص و کنترل او روی احساساتش نادیده بگیرد. به‌عبارتی موزان کاملا غافلگیر شد، چرا که دریافت تا آن زمان او را دست کم گرفته و تلاش‌هایش برای تضیف کاگایا با شکست مواجه شده است.