
گایز دوستان پارت 9امیدوارم خوشتون بیاد😊❤
دو ماه بعد..... از زبان من: الان دو ماه گذشته جونگ کوک یکم بهتر شده اما همچنان تو همون حاله. داشتم صبحونه آماده میکردم.... صبح بخیر_صبح بخیر شاینی حالت چطوره_خوبم جنی تو چطوری؟_منم خوبم بیا صبحونه بخورین_باشه یامی😋🥖🍯🍳🧈🧇🥞🥯🥨💝... از زبان جونگ کوک: صبح بخیر. وی: صبح ببخیر بانی حالت چطوره؟_خوبم ته... با اعضا صبحونه خوردیم امروز باید میرفتم کمپانی چون دو روز دیگه اجرای آهنگ یوفوریا رو داشتم حالم یکم بهتر بود ولی وزنم ثابت بود از 55کیلو وزنم بیشتر نمیشد امروز یه جورایی باید نقشمو عملی میکردم پس زنگ زدم به جنی.... الو سلام جنی _سلام کوک چطوری خوبی؟_خوبم مرسی تو خوبی_منم خوبم چیزی شده؟_اممم خب نه راستش نظرت چیه امروز من و تو جیمین و شاینی باهم بریم کافه؟_اممم خب باشه بریم😊_فقط من یکم باید تو کمپانی کار دارم تو و شاینی بیاین کمپانی من به بادیگاردا میگم پی دی نیم هم امروز تو کمپانی نیست بیاین کمپانی از اونجا میریم کافه اوکی؟_باشه میایم_خوبه پس خداحافظ_خداحافظ...
جیمین_بله کوکی_میگم امروز میای با جنی و شاینی بریم کافه (نکته کوک تماس تلفنیش با جنی رو تو اتاق انجام داد و الانم با جیمین تو اتاقن و کسی صداشونو نمیشنوه) اممم باشه بریم من مشکلی ندارم _فقط باید قبلش بریم کمپانی به جنی هم گفتم _باشه پس حاضر شو بریم ❤_باشه چیم چیم هیونگ ♥🥺ـ... با جیمین هیونگ رفتیم کمپانی تمرین رقص کردیم که دیدم پی دی نیم زنگ زده.....هیونگ پی دی نیم زنگ زده من میرم جوابشو بدم _اممممم باشه برو.... رفتم اتاق.... از زبان شاینی: رسیدیم کمپانی جنی گفت میره wcمنم گفتم باشه داشتم اطراف چرخ میزدم که دیدم صدای جونگ کوک میاد که میگه شاینی.... کنجکاو شدم رفتم گوش وایسادم انگاری با پی دی نیم حرف میزد...
صحبت پی دی نیم و کوک کوک: ~پی دی نیم:&......&ببین کوک مأموریتتو به پایان میرسونی و دل اون دختره شاینی رو به دست میاری وگرنه دیگه نمیتونی اعضا رو ببینی و گروهتون میپاشه فهمیدی~من چجوری دل شاینی رو به دست بیارن اون خودشم مثل من یکی دیگه رو دوست داره اصلا بعدا حرف میزنیم خداحافظ.....
از زبان شاینی: ها چی کوک چی میگفت دل من چخبره 😨🤨... از زبان کوک: از اتاق اومدم بیرون دیدم شاینی پشت دره..... شا شا شاینی تو تو حرفامو شنیدی؟_شنیدم ولی کوک چی شده خواهش میکنم بگو بهت قول میدم به کسی نمیگم_شاینی متأسفم نمیتونم_کوک زود باش بهم بگو وگرنه از حرفات برداشت بدی میکنم _باشه میگم باشه بیا بریم تو اتاق.....
فلش بک روزی که شاینی اومد به کره و کوک تو ماشین گفت که عاشق یکیه.... رفت خوبگاه رو مبل نشست
کوک کوک _بله هوپی هیونگ _برو پی دی نیم کارت داره_باشه..رفتم پیش پی دی نیم....بفرمایید_بیا بشین کوک _چشم چیزی شده _کوک میدونم که با یه دختر به اسم جنی در ارتباطی که آرمی هست و یه دختر خاله به اسم شاینی داره _ش شما از کجا_سوال نپرس یه جوری فهمیدم گوش کن تو باید دل دحتر خالش یعنی شاینی رو به دست بیاری فهمیدی؟_خب چرا من من دوسش ندارم _چه دوسش دااشته باشی چه نداشته باشی اون دحتر میدونی کیه؟_کیه؟_اون دختر پدرش صاحب یکی از بزرگترین شرکت های آمریکاست من میخوام با اون شرکت همکاری کنم اما پدرش نمیخواد باما همکاری داشته باشه ببین از اونجایی که تو به اونا نزدیکی باید دل اون دخترو به دست بیاری و باهاش ازدواج کنی و به این طریق وقتی فامیل باشیم دیگه واو میتونم با اون شرکت همکاری کنم هاها😈_من من نمیتونم من نه نمیتونم این کارو انجام نمیدم_او جدا باشه پس تا چند ماه دیگه از آرمی و اعضا استیج کنسرت و شهرت خداحافظی کنی _نه چی میگی_آره از ته ته جونت از جیمین از جی هوپ از نامجون،جین،یونگی و همه بهتر خداحافظی کنی کوک چون گروه از ازهم میپاشه _چی ب با باشه باشه دلشو به دست میارم😭_بهتره خوب دلشو به دست بیاری تا اون دختره جنی هم فراموشت کنه_خیله خب 😭باشه.....پی دی نیم رفت وای خدایا هق من میخواستم هق به جنی فردا تو لاته وورد اعتراف کنم ولی انگار باید به دروغ بهش بگم شاینی رو دوست دارم نه😭😭
فلش بک روزی که جونگ کوک از خوابگاه زد بیرون و اومد خـونه خودش و گریه کرد قبل از اینکه جنی بیاد پیشش... رفتم تو حیاط خدایا من چجوری دل شاینی رو به دست بیارم من من نمیتونم اون عاشق یکی دیگست منم همین طور😭😭😭😭😭خدا کمکم کن 😭😭منو بکش😭😭😭من چه گناهی دارم😭😭😭😭هق.... هق.... هقق..... رفتم و پریدم تو استخر که سرد سرد بود (بخاطر همین بعدش جنی اومد و دید کوک تب کرده چون پریده بود تو استخری که استخون های یه مرده هم توش میلرزید🥶......
برگردیم زمان حال..... کوک همه چی رو برای شاینی تعریف کرد.... وای جونگ کوک ناراحت نباش ببین من میتونم بابامو راضی کنم که با پی دی نیم همکاری کنه باشه؟ ناراحت نباش _واقعا میتونی؟_خب راستش اممممم زمان زیادی میخواد ولی میتونم چون بابام لجبازه و زیاد به حرف کسی گوش نمیده یکم زمان میخـواد..... همینجور با شاینی حرف میزدیم که یه پیام برام اومد از طرف پی دی نیم بود.... کوک اگه تا فردا شاینی دوس دخترت نباشه با خوانندگی بای بای بای کن و همینطور با اعضا ترسیدم پیامو به شاینی نشون دارم... او نه من نمیتونم یه روزه بابامو راضی کنم کوک.....
خب دوستان پایان پارت 9♥♥♥امیدوارم دوس داشته باشید حمایت کنید و بالاخره حقایق آشکار شد نگران نباشید جذابیت های دیگه هم سراغ دارم براتون💜💜💜خب و اما چالش... اگه بچه دار بشین دوس دارین چند تا بچه داشته باشین؟ جنسیتاشون؟اسم بچه هاتون؟ لایک و کامنت فراموش نشه ♥🌹🌹🌹♥❤❤❤❤
بای💕بای💕مراقب خودتون باشید😇 💕💞💗💗💗💗💗💗💞💞💞💞💞💞💖💖💖💖💖💓💓💓💖💖💖💖💓💓💞💞💞💞💗💗💗💗
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی هردوشون خرشانس هستن ببخشید اینو میگم😂😂😂
😐😂😂😂😂حسود
از شاینی متنفرم😂😂😂
عه چرا؟ 😂😂
عالی پارت بعد
ب داستان منم سر بزن 🙂🖐
مزسی
حتما😉
ادامه بده چرا دقم میدی میخای بمیرم بیوفتم روی دستت 🥺 ها پس زود پارت بعدی رو بزار ژود ژود بدو که من عاشق این عشق شده که عاشقه جنی که اسم عشقه هستش کوکی عشقه که در عشق دوست داشتنیه که عشقم توشه (دیگه نمیدونستم چه جوری عشق عشقیش کنک)
ببخشید قاطی کردم وسطش داستانارو اخه قبلش یه داستان دبگه خودنم با کوک بود اسم خواننده جنی بود دیگه فک کنک مخم پر داستان شده همچیو قاطی پاتی میبینم
هن؟ 😐
ولی به هر حال ممنون (✷‿✷)