دیگه داریم به آخرای داستان میرسیم
سوار ماشین آقا سجاد شدم و صندلی عقب پیش نازنین نشستن ی شکلات از جیبم در آوردم و به آقا سجاد دادم،فشارش افتاده بود
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)