
سلام این تست در باره دنیای قبل آواتار است
بعد از اینکه صدای راواروی قطع شد .شیرشاه عصبانی و نگران شروع به راه رفتن در صحرا کرد تا به شهری رسید .اون شهر برای شیرشاه خیلی آشنا بود وقتی که شیرشاه دوباره نگاه کرد دید که دوباره به شهر سنندرس رسیده وقتی از دروازهی شهر رد شد دوباره وارد جنگل پر از دایناسور شد اون خیلی تعجب کرده بود چون دایناسور ها همه از شیرشاه میترسیدن بعد از اینکه شیرشاه با دایناسور ها صحبت کرد فهمید که پدربزرگ خودش هم آواتار بوده یعنی شیرشاه و پدربزرگش آواتار بودن شیرشاه بعد از اینکه از جنگل خارج شد آواتار روی شاه را دید که منتظر شیرشاه بود وقتی که شیرشاه روی شاه را دید ازش پرسید من تورا همین جا و همین الان میکشم ... شیرشاه و روی شروع به جنگ باهم کردند شیرشاه با قدرت آب و روی شاه باقدرت مواد مذاب

شیرشاه میدونستم که قدرتش از روی شاه بیشتره وارد حالت آواتار شد توی حالت آواتار شیرشاه با تمام قدرتش به عنوان آواتار به روی شاه حمله کرد روی شاه که فکر میکرد قدرت خودش بیشتره وقتی دید که شیرشاه وارد حالت آواتار شده روی شاه هم وارد حالت آواتار شد حالت آواتار روی شاه با شیرشاه فرق میکرد مال روی شاه سیاه و شیطانی بود ولی مال شیرشاه سفید و صلح بود از شدت ضربات این دو آواتار زمین به لرزه درآورده بود تمام حیوانات اطراف فرار کرده بودند شیرشاه خیلی به خودش فشار آورده بود که یهو به هوش الهام شیر من اولین آواتار هستم یعنی .آواتار وان. آواتار وان ادامه داد که همهی آواتار ها دشمنان قدیمی خودشون را دارن دشمن توهم روی شاه بود تو باید روی شاه را شکست بدی من و پدربزرگت به تو کمک میکنیم در همین حال آواتار به آواتار روی شاه الهام که به اون میگفت من آواتار اول هستم من جدا هستم روی شاه من به دست آواتار وان کشته شدن تو باید انتقام مرا بگیری من به کمک میکنم
همهی نوادگان دو آواتار به اون ها کمک میکردند تا در جنگ برنده بشن شیرشاه توی جنگ تمام تلاشش را کرد تا بتونه برنده بشه

که ناگهان مادر طبیعت و ماگماروی به شیر شاه نیرو دان و شیر شاه روی شاه را کشت منتظر ادامه باشید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)