در مورد کاراکتر های بانگو

انگو آنگو ساکاگوچی یک از آنتاگونیست‌های معرفی شده در انیمه سگ‌های ولگرد بانگو است که به‌صورت کلی مورد نفرت طرفداران این انیمه قرار دارد و البته که آن‌ها دلیل خوبی برای نشان دادن این حس انزجار دارند. بااین‌حال او مانند بسیاری دیگر از شخصیت‌های ایم انیمه با الهام از نام رمان نویسی به نام هیگو ساکاگوچی (Heigo Sakaguchi) خلق شده است که کتاب «گفتمان در مورد انحطاط» (Discourse On Decadence) را به رشته تحریر درآورد. این مسئله حتی روی توانایی این شخصیت هم به شکلی برجسته تأثیر گذاشته است، به‌طوری که او می‌تواند خاطرات اقلامی همچون پول، زمین و حتی اسلحه را بخواند.

اودا ساکو ساکونوسکه اودا تأثیر زیادی روی شخصیت دازای دارد. او هم با الهام از نویسنده‌ای واقعی به همین نام، نام‌گذاری شده که در زمینه نوشتن رمان‌های معاصر فعالیت داشته است. از جمله آثار او می‌توان به کتاب «بی‌عیب و نقص» (Flawless) اشاره کرد. توانایی این شخصیت این است که می‌تواند آینده یا درواقع چند ثانیه جلوتر را ببیند. داستان کتاب این نویسنده در مورد زندگی زنی است که ازطریق یک سرویس خدمات همسریابی با یک کارمند ازدواج کرده است و اکنون نمی‌تواند دست از شکایت از او و زندگیش بردارد.

کنجی کنجی میازاوا یکی از اعضای «آژانس کارآگاهی مسلح» (the Armed Detective Agency) است که توانایی «از باران شکست نخورید» (Be not Defeated by the Rain) را دارد. نام این شخصیت هم با الهام از نویسنده‌ای به همین نام انتخاب شده که یک رمان نویس و شاعر شناخته شده است. معروف‌ترین شعر میازاوا قطعه‌ای با عنوان «Ame ni mo makezu» است که توانایی شخصیت هم نامِ او در انیمه سگ‌های ولگرد بانگو هم برهمین اساس انتخاب شده است. درنهایت اگرچه این شهر مشهورترین اثر این شاعر است، اما او خود چندان ارزشی برای آن قائل نشد. اما این شعر به‌اندازه‌ای مورد توجه قرار گرفت که به‌عنوان یکی از شناخته شده‌ترین اشعار تاریخ ژاپن ماندگار شد.

فرانسیس فرانسیس اسکات فیتزجرالد یکی از اولین شخصیت‌های شرور مجموعه سگ‌های ولگرد بانگو بود. او که فردی ثروتمند اما حریص است، براساس شخصیت نویسنده‌ی کتاب معروف «گتسبی بزرگ» (Great Gatsby) شکل گرفته است. شخصیت اسکات فیتزجرالد از نویسنده معروف آمریکایی و خالق کتاب گتسبی بزرگ الهام گرفته شده است اسکات فیتزجرالد رمان نویس آمریکایی است که داستان‌هایی کوتاه با حضور شخصیت‌های پرزرق و برق را به رشته تحریر درآورده است و نکته جالب اینکه شخصیت‌های آثار او کمابیش به هم شباهت دارند. البته این نویسنده و شخصیت الهام گرفته شده از او در انیمه سگ‌های ولگرد بانگو از جهاتی دیگر هم به هم شبیه هستند، مثلا اینکه هر دوی آن‌ها با زنی به نام زلدا ازدواج کردند.

اکیکو یوسانو آکیکو یوسانو یک فمینیست واقعی در دوران پرفرازونشیب تاریخ ژاپن است و همتای او در انیمه سگ‌های ولگرد بانگو هم شخصیتی کاملا مشابه با او دارد. آکیکو دارای توانایی «تو نباید بمیری» (Thou Shalt Not Die) است، یعنی او قادر است فردی مجروح و آسیب دیده که هنوز جان در بدن دارد را شفا دهد. آکیکو هم فمینیستی است که از شوونیسم مردانه بیزار است و از این نظر کاملا به همتای واقعی خود شباهت دارد که به‌عنوان یکی از بحث‌برانگیزترین شاعران پسا کلاسیک کشور ژاپن شناخته می‌شود.

کیو یومنو کیوساکو معروف به کیو، یکی از اعضای سازمان جنایی مافیای بندر است. کیو جنسیت نامشخصی دارد و بااینکه سن و سال چندانی ندارد، اما نشانه‌هایی از یک شخصیت سادیستی را بروز می‌دهد. کیو دارای قابلیتی به نام «Dogra Magra» است که یک نفرین کنترل ذهن است. او در زمان برخورد با اهداف خود، آن‌ها را مورد لعن و نفرین قرار داده و از این طریق باعث درد و رنج آن‌ها می‌شود. کیو اگرچه سن‌وسال زیادی ندارد، اما نشانه‌های رفتاری یک شخص سادیسمی را بروز می‌دهد نفرین کیو باعث ایجاد وضعیتی توهمی می‌شود که هدف مورد نظر او به‌صورت مکرر به افراد دیگری که در نزدیکی او هستند، حمله کند. درواقعیت «سوگیاما تایدو» (Sugiyama Taidou) که بیشتر با نام مستعار یومنو کیوساکو شناخته می‌شود، نویسنده‌ای از دوره شووا (Showa) است که مهم‌ترین رمان او دوگرا ماگرا نام دارد که نمونه‌ای معروف از ادبیات سبک گوتیک آوانگارد ژاپنی است و داستان آن هم حول محور روان پریشی می‌چرخد.

موری اوگای موری به‌عنوان رهبر گروه بدنام مافیای بندر شناخته می‌شود. او یک استراتژیست توانا است که شخصیتی بی‌رحم دارد. البته او برای این بی‌رحمی دلیل خوبی هم دارد، اوگای به‌صورت مرتب درحالی سنجیدن جوانب مثبت و منفی انتخاب‌هایش است تا درنهایت در مسیری حرکت کند که منجر به شکوفایی مافیای بندر شود. توانایی او «Vita Sexualis» نام دارد که به او اجازه می‌دهد تا دختری جوان به نام الیز را احضار کند. موری می‌تواند هم شخصیت این دختر و هم توانایی‌های او را دستکاری کند. اما در زندگی واقعی ژنرال موری رینتارو (Mori Rintarō) با نام مستعار موری اوگای شناخته می‌شود که یکی از نویسندگان برجسته دوره میجی است. «Vita Sexualis» هم اثری از این نویسنده است که به عشقی عمیق و بیمارگونه می‌پردازد، به‌صورتی که صراحت قلم او در خلق این اثر باعث شد مدت کوتاهی پس از انتشارش توقیف شود. از طرف دیگر شخصیت زن این داستان کوتاه و معروف هم دختری رقصنده به نام الیز است که دیگر عامل پیوند میان این دو شخصیت، یکی در دنیای واقعی و دیگری در دنیای انیمه سگ‌های ولگرد بانگو است.

فئودر خب نام این نویسنده دیگر نیازی به معرفی چندانی ندارد. اما در انیمه سگ‌های ولگرد بانگو، فئودور داستایوفسکی رهبر یک سازمان جنایتکار دیگر به نام «موش‌ها در خانه مردگان» (the Rats in the House of the Dead) است، فردی باهوش که در همه زمینه‌ها رفتاری شرورانه از خود نشان می‌دهد. نکته جالب دیگر این است که توانایی ویژه این شخصیت «جنایت و مکافات» (Crime and Punishment) نام دارد که بسیار پیچیده است. این توانایی به فیودور اجازه می‌دهد با یک تماس ساده جان کسی را بگیرد، بااین‌حال میزان قدرت و نحوه عملکرد آن هنوز به‌صورت کامل آشکار نشده است. اما همان‌طور که می‌دانید فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی رمان نویس و فیلسوف شهیر روسی است که آثارش عمدتا به بررسی وجهه روانشناسی انسان در روسیه قرن نوزدهم می‌پرداخت. این آثار همچنین دارای مضامین فلسفی با رنگ و لعابی مذهبی است. یکی از تحسین شده‌ترین آثار این نوسینده فقید هم کتاب جنایت و مکافات است که از منظر اخلاقی و روانی به زندگی یک دانشجوی فقیر ساکن شهر سن پطرزبورگ به نام راسکولنیکف می‌پردازد که نقشه می‌کشد چطور زنی فاسد را کشته و پول او را به سرقت ببرد.

ادگاوار رامپو رانپو یکی از اعضای آژانس کارآگاهی مسلح است که به‌عنوان یکی از بهترین کارآگاهان جهان هم شناخته می‌شود. اگرچه رانپو ادعا می‌کند دارای توانایی خاص به نام «Super Deduction» است، اما دراصل او فردی بدون مهارت‌‌های خارق‌العاده اما بسیار باهوش است. رانپو اما هرگز این موضوع را قبول نداشته و همچنان معتقد است که دارای توانایی خاص و برجسته است. رانپو نیروی خاصی ندارد، درعوض از نبوغ بالایی برخوردار است اما شخصیت واقعی این داستان تارو هیرای (Tarō Hirai) است که بیشتر با نام مستعار خود ادوگاوا رانپو شناخته می‌شود، نویسنده‌ای برجسته که حضورش بخشی جدایی ناپذیر از روند توسعه داستان‌های معمایی ژاپنی است. بسیاری از رمان‌های این نویسنده با معرفی کارآگاهی قهرمان شکل گرفته‌اند و او خود برای نوشتن آن‌ها از آثار نویسندگان برجسته‌ی غربی همچون سرآرتور کانن دویل خالق شخصیت شرلوک هولمز الهام گرفته است.

کیوکا کیوکا جدیدترین عضو آژانس کارآگاهی مسلح است که در گذشته در خدمت مافیای بندر بود. او همیشه یک کیمونو می‌پوشد و اگرچه در تلاش است کنترل بیشتری روی احساسات خود داشته باشد، اما هنوز فاقد حس همدلی است و در صورت نیاز به‌سادگی دست به قتل می‌زند. توانایی او «Demon Snow» نام دارد که به او اجازه می‌دهد یک شبح شمشیرزن معروف به نام شیطان برفی را به واقعیت تبدیل کند. اما شخصیت ایزومی کیوکا با الهام از «کیوتارو ایزومی» (Kyoutarou Izumi)، نویسنده ژاپنی دوران پیش از جنگ شکل گرفته است. این نویسنده در زمینه‌ی نوشتن رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه کابوکی فعال بود. او فردی خرافاتی بود و خب این ویژگی در آثار او هم به خوبی مشهود است، چراکه این نویسنده بیشتر به خاطر خلق داستان‌های ماورایی به شهرت رسیده است.

چویا ناکاهارا چویا به‌عنوان یکی از پنج مدیر اجرایی برتر مافیای بندر و شریک و دوست سابق دازای شناخته می‌شود. او رزمی کاری فوق‌العاده ماهر و فردی عاشق مبارزه است. توانایی اولیه چویا «For The Tainted Sorrow» است که به او اجازه می‌دهد گرانش هرچیزی که لمس می‌کند را دستکاری کند. بااین‌حال توانایی واقعی او «Corruption» است که قدرت اولیه او را چند برابر می‌کند، هرچند او هنوز نمی‌تواند آن را به‌صورت کامل کنترل کند. اما چویا ناکاهارای واقعی شاعری از اوایل دوره شووا است. شخصیت انیمه‌ای چویا برای فعال کردن توانایی خود به یک شعار نیاز دارد که از شعری به نام «Sheep Song» اثر این شاعر الهام گرفته شده است.

ررینوسکه اکوتاواگا آکوتاگاوا هم یکی از اعضای خطرناک و قدرتمند مافیای بندر است که توانایی خاص «راشومون» (Rashoumon) را دارد. او که یکی از اعضای فعال و شناخته شده این گروه جنایتکار است، دارای دیدگاه «داروینیست اجتماعی» (Social Darwinist) است. به‌این‌معنی که او به‌شدت حس می‌کند افراد ضعیف باید بمیرند و جای خود را به افراد قوی‌تر بدهند. همین مسئله دلیل رفتار بی‌رحمانه او با دیگران است. ریونوسکه آکوتاگاوا نویسنده ژاپنی دوره تایشو (Taishō period) است که به‌عنوان پدر داستان کوتاه ژاپن شناخته می‌شود. یکی از معروف‌ترین آثار این نویسنده کتابی به نام راشومون است که داستان ملاقات یک خدمتکار و یک پیرزن در راشومون است، جایی که اجساد مردگان در آن‌جا ریخته می‌شود.

کونیکیدا کونیکیدا یکی دیگر از اعضای آژانس کارآگاهی مسلح است، فردی که به‌شدت کار خود را جدی می‌گیرد و به این مجموعه بیش از هر چیز دیگری توجه نشان می‌دهد. او برای جان تمام انسان‌ها حتی افراد خلافکار و جنایتکار هم اهمیت قائل شده و برای همین همیشه در تلاش است تاحد امکان از کشته شدن دیگران جلوگیری کند. توانایی خاص کونیکیدا «شاعر دوپو» نام دارد که به او اجازه می‌دهد تا اشیاء را در دفتر یادداشت خود نشان دهد. این توانایی البته دارای محدودیت‌هایی هم است، یعنی اگر شی بزرگ‌تر از دفترچه یادداشت او باشد، این توانایی کارایی خود را از دست می‌دهد. دوپو کونیکیدا رمان نویس و شاعر ژاپنی دوره میجی است که به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران طبیعت‌گرایی ژاپنی شناخته می‌شود، هرچند او آثاری در ژانر عاشقانه هم به رشته تحریر درآورده است.

دازای اوسامو دازای دوست داشتنی هم یکی از اعضای برجسته آژانس کارآگاه مسلح و همینطور یکی از مدیران سابق مافیای بندر است. باوجود رفتار افراطی و گاهی عجیب و غریب، دازای بسیار باهوش و نابغه است. در زمان عضویت در مافیای بندر، دازای فردی سادیست و سرد بود، اما با پیوستن به گروه کارآگاهان جنبه‌ای شوخ و شادتر از او را شاهد بودیم. یکی از ویژگی‌های برجسته دازای که این شخصیت را به یادماندنی کرده، استفاده از انواع روش‌های عجیب و مضحک برای خودکشی است و جالب اینکه او اغلب از زنان زیبا می‌خواهد در این مسیر با او همسفر شوند. توانایی دازای «زوال بشری» (No Longer Human) است که به او اجازه می‌دهد با لمس افراد، توانایی‌های خاص آن‌ها را از بین ببرد. اما در واقعیت اسامو دازای یکی از برجسته‌ترین داستان نویسنان ژاپنی قرن بیستم است که رمان «زوال بشری» را نوشت، اثری که به‌عنوان شاهکار این نویسنده و یکی از رمان‌های کلاسیک مدرن ژاپن شناخته می‌شود. درنهایت دازای واقعی برخلاف نسخه انیمه‌ای خود موفق شد به همراه عشق زندگیش تومی یامازاکی خودکشی کند

ناکاجیما اتسوشی اگرچه در انیمه سگ‌های ولگرد بانگو شاهد حضور شخصیت‌های مهم و برجسته بسیاری هستیم، اما آتسوشی به‌عنوان قهرمان اصلی وارد عمل می‌شود. او هم جزو اعضای آژانس کارآگاه مسلح است. او در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته و به همین خاطر با احساساتی همچون خودکم بینی و عزت نفس پایین دست‌وپنجه نرم می‌کند. بااین‌حال پیوستنش به گروه کارآگاهان باعث تقویت حس اعتماد به نفس او شد، به‌طوری که در ادامه سعی کرد منجی همه باشد، هرچند که از مرگ یا کشتن دیگران متنفر است توانایی آتسوشی «Beast Beneath the Moonlight» است که به او اجازه می‌دهد به یک ببر سفید تبدیل شود. هرچند در ابتدای داستان او توانایی چندانی برای کنترل نیروی خود نداشت، اما در ادامه آموخت چگونه مهارت خود را کنترل کرده و از آن برای رسیدن به اهدافش استفاده کند. آتسوشی ناکاجیمای واقعی نویسنده‌ای ژاپنی است که بیشتر به خاطر داستان کوتاهی به نام ببر (Tiger Poet) به شهرت رسیده است. داستان در مورد مردی است که به شکل ببر درمی‌آید و حالتش تغییر پیدا می‌کند، درحالی که همچنان از ویژگی‌های انسانی و توانایی صحبت کردن برخوردار است.

خب امیدوارم خوشتون اومده باشه اگه میخواید از فکت های عجیب بانگو بزارم بهم بگید